K1inUSA

عدالت: ارزش مطلق یا بازیچه‌ی مصلحت‌اندیشان؟

پاسخی به جوابیه‌ی محسن مهدیان

بخش ۱ از ۲

آیت‌الله خامنه‌ای: «صلح یک ارزش مطلق نیست، یک ارزش نسبی است؛ یك جایی صلح خوب است، یك جایی صلح بد است، جنگ خوب است. اما عدالت اینجور نیست؛ عدالت یک ارزش مطلق است؛ یعنی هیچ جا نداریم كه عدالت بد باشد.»

برای دیدن لینک کلیک کنید .

 

مهدیان در جوابیه‌ی خود عمدتاً جز سکوت در برابر انتقادات و کپیِ بخش‌هایی از یادداشت اولش اقدامِ خاصی نکرده، اما این فرصت را غنیمت می‌دانم تا در خلالِ پاسخ، به مبحثِ مهم مصلحت-عدالت در جمهوری اسلامی و ارتباطِ پدیده‌ی رسانه‌ای «علیز» با آن گریزی بزنم. مهدیان منتقد را متهم به نخواندن و بی‌توجهی به متن می‌کند اما خود از تیترِ نقدی که قرار است در رد آن قلم‌فرسایی کند فراتر نرفته و می‌نویسد: «عنوان نقد اینست: “عدالتخواهی مهمترست یا استکبارستیزی؟”. همین عنوان یعنی مساله و غرض متنی که نقد کرده‌اند برایشان روشن نیست.» پر واضح است که تیتر می‌تواند محتوای ژورنالیستی به جهت جذب نگاه خواننده و همراه کردن وی داشته باشد، نه اینکه لزوماً قرار باشد سرتاسرِ متن در وصف تیتر نوشته شود (همانند یادداشت حاضر و تیتر آن). اگر مهدیان پا را از تیتر فراتر می‌گذاشت درمی‌یافت که دوگانه‌ی استکبارستیزی در خارج و عدالت‌طلبی در داخل، توسط منتقد رد و بیان شده: «این خطاست که برای اجرای عدالت در کشور، معطل نابودی استکبار هستیم و صدای اصلاح‌گران واقعی را نمی‌شنویم که در فقدانِ اوضاعِ به سامان در کشور و در حکومتِ ۴۰ ساله‌ی پس از انقلاب اسلامی، رفع فتنه و ظلم از تمام عالم چیزی در حد محال است؛ با این حال مبارزه با استکبار را هم نمی‌توان معطل برقراری عدالت داخلی دانست، هر دو مهم اند و لازم»

مهدیان در متن نخست خود یک دروغ شاخدار گفت؛ اما در متن جدید در مقابلِ رو شدنِ آن سکوت اختیار کرده؛ گزاره‌ی خلاف واقع متن اول این است: «علیزاده امروز “تمام” تلاشش مقابله با جریانیست که اصل انقلاب را هدف گرفته» (یعنی دشمن خارجی یا همان امپریالیسم که به تصریح در متن مهدیان آمده). با فکت‌های متعدد نشان داده شد که رجوع به شیوه و فعالیت‌های رسانه‌ای علیزاده نشان می‌دهد وی بارها در مسائل مربوط به ظلم و بی‌عدالتی داخلی ورود کرده و متعرض وضع موجود شده است. مهدیان اما برای دوگانه‌سازی و ساده‌سازیِ تحلیل، چشم بر تمام آنان بسته و می‌نویسد علیزاده جز مبارزه با امپریالیسم هیچ‌گونه کارکرد دیگری نداشته، دشمنانِ داخلیِ ظلم و فساد و تبعیض را رها و خود را یکسره وقفِ مبارزه با دشمن خارجی کرده است.

جالب آنکه علیزاده بارها متعرض صدا و سیما و سایر رسانه‌های حاکمیت شده که چرا صدای مردم نیستند و مدام چشم به پوشش کاستی‌های کشورهای غربی دارند، نه آنکه ملجأ و پناه کارگران و ضعفا در فریاد بر سر ظالمان و اژدهای هفت‌سر فساد باشند. یکجا هم که می‌بیند چند جوان عدالت‌خواه در عصرانه‌ی شبکه‌ی افق صدای کارگران مظلوم هفت‌تپه شده‌اند، به شعف می‌آید و می‌نویسد: «سی سال محافظه‌کاری غیرقابل بخشش صداسیما وعدم پوشش اعتراضات کارگری؛ اما جوانان تلویزیون افق روی میدان مین رفتند و خط شکستند و ۳ روز متوالی از هفت‌تپه گفتند. هر روز هم صریح‌تر و بی‌پرده‌تر. آقای صداوسیما. به این جوانان میدان بده. شاید بتوانند نجاتت دهند و باز صداوسیمای همه ملت[ات] کنند»

لینک توییتر

 

این بود علیزاده‌ای که از منظر جناب مهدیان هیچ‌گاه ورودی به عدالت‌طلبی در موضوعات داخلی نداشته! خوب است اگر مهدیان در آینده می‌خواهد از درِ انقلابی‌گری وارد شده و با دوگانه‌سازی‌های جعلی چون علیزاده-صدرالساداتی، بین دغدغه‌مندانِ امر مقدسِ عدالت‌طلبی بعنوان نیاز حیاتی نظام و مرهمی بر زخم‌های امت مستضعف و مظلوم فاصله بیاندازد، نیم‌نگاهی هم به سابقه‌شان انداخته تا اینگونه در یارگیری‌های خود به خطا نرود. نگارنده معتقد است امثال مهدیان با تحریفِ پدیده‌ی رسانه‌ای «علیز» همان‌قدر در اشتباه است که بصیرت‌مدارانِ درگیرِ توهم توطئه‌ی عامل دشمن و جاسوس و نفوذیِ اجانب بودنِ علیزاده…

پاسخی به جوابیه‌ی محسن مهدیان

بخش ۲ از ۲

از منظرِ مصادیقی که بیان شد (ورود به ماجراهای هفت‌تپه و ده‌ونک)، بین علیزاده و صدرالساداتی قرابت رویکردی موجود است (هر چند که هر دو علی‌رغمِ کارهای ارزشمندشان، امکان خطا و اشتباه هم دارند) اما مهدیان نفع را در دوگانه‌سازی و در برابرِ هم قرار دادنِ این دو با الصاق عناوینی چون عدالت‌طلب انقلابی و عدالت‌طلب غیر انقلابی می‌بیند. نقطه‌ی کانونی بحث دقیقاً همین‌جاست که در دیدگاه مخربِ مصلحت‌پیشگان، فردی عدالت‌خواهِ واقعی و انقلابی است که هماره بین بی‌عدالتی داخلی و امپریالیسم خارجی، چشم بر روی اولی بسته، آن را کم‌اهمیت و خفیف کرده و دومی را بولد و برجسته نماید، همان رویه‌ی معیوب صدا و سیما و برخی نهادهای حکومتی که باعث کاهش اعتماد مردم شده است. بحث از نظام شد، این را هم اضافه کنم که مهدیان در برابر اشتباه فاحش خود در یکی پنداشتنِ جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی در سراسر متن نخست‌ش به طرز غریبی سکوت کرده؛ نه توضیحی می‌دهد نه اشتباهش را تصحیح می‌کند، بقولِ دوستی تنها جوابیه‌اش در مقابل نقدها این است که «متن من را نخواندید و متن دیگری را نقد کرده‌اید!»

 

این‌بار و در جوابیه، مهدیان پا را فراتر از پیش گذاشته و یک خلاف واقع دیگر ذکر کرده است: «”احدی” تا امروز دوگانه عدالتخواهی و استکبارستیزی را مطرح نکرده است».

عقلا می‌دانند که برای رد این گزاره‌ی کلی و مطلق، آوردنِ تنها یک مثال نقض کافی‌ست:

بنگرید به یادداشت «عدالتخواهی یا استکبار ستیزی [ترسیم الگویی برای فعالیت انقلابیون در آستانه دهه پنجم انقلاب]» نویسنده: محمدامین رضایی

 

 

نگارنده معتقد است میزان خسارت‌های وارده بر جمهوری اسلامی پیروِ رسوخ نگاه مصلحت‌گرایانه و محافظه‌کارانه‌ی ضد قسط و عدالت، از حد خارج است. وقتی چنین مصلحتِ موهومی را نقد می‌کنیم، مراد آن مصلحتِ عقلانی و لازم‌الاجرای مورد نظر شرع نیست، بلکه رویه‌های مخرب و جاده‌صاف‌کنِ ظلم و فسادی را هدف گرفته‌ایم که باعث شده خطاهای کارگزاران با توجیهِ مصلحت لاپوشانی شوند. به تعبیر علیزاده: «معیار اقتدار یک نظام، معصوم و بری از خطا بودنش نیست. بلکه تواناییِ مواجهه‌ی بدون مصلحت با خطای کارگزاران و اصلاح سازوکارهای منجر به خطاست. پس هر نظام ۲ دشمن اصلی دارد: آن‌ها که هر خطا را ابزار سیاه‌نمایی کل نظام می‌کنند و دوستان نادانی که خطاها را مخفی و با عذر بدتر از گناه انکار می‌کنند»

لینک توییتر 

 

کیوان ابراهیمی

کیوان ابراهیمی

ثبت نظر

کانال یوتیوب K1inUSA

عضویت در خبرنامه K1inUSA

    نوامبر 2024
    ش ی د س چ پ ج
     1
    2345678
    9101112131415
    16171819202122
    23242526272829
    30  
    مشاهدات بی واسطه ایرانیان از امریکا

    کانال یوتیوب K1inUSA را دنبال کنید.

    برنده ایرپادز پرو اپل شوید!
    اینجا کلیک کنید
    close-link
    برنده خوش شانس ایرپادز پرو اپل به ارزش 249 دلار باش!
    شرکت در قرعه کشی
    close-image