خدا همین که تو را آفرید، شاعر شد!!
میوهی دلم! امیرعلی عزیزم!!! سه ساله شدنت مبارک!
سه سال است که خدای خوبیها، عمیقترین حس ناب زندگی را، لابلای خندههایت، بین شانههای کوچک مردانهات و میان تک تک کلمات و بازیهای کودکانهات، به من عنایت کرده..
تو قد میکشی و سبزتر می شوی و من هر روز عاشقتر از دیروز دل میسپارم به مادر بودن، این قشنگترین معجزهی زندگی. تو قد میکشی و بزرگتر میشوی و من مطمئنم که روزی دلم برای این لحظههامان تنگ میشود. این خندیدنهای از ته دل، این بچگی کردنهای مادر و پسری، این دنیای پر از رنگ و طراوت و خیالِ بازیهای تو، این دستهای کوچک بخشنده، این مهربانیِ عمیق و قلب زلالِ کودکانه، این اشتیاق تماشای معصومیتت در خواب… دلم برای تک تک این روزها و لحظهها تنگ خواهد شد.
پس دلخوشی عاشقانهی مادر!!! مراقب کودکیات و این لحظههای قشنگمان باش!!
تا میتوانی کودکی کن و کودکی کردن را به من هم یاد بده که دنیای این روزهای تو، عجیب دنیای قشنگیست!!!
پسرکم!!! مرد کوچک زندگیِ من!! برای روزهای بزرگ شدنت یک عالمه آرزوی کودکی میکنم. همینقدر لبریز شادی و آرامش، همینقدر پاک!!! همینقدر معصوم و همینقدر نزدیک اجابت…
ثبت نظر