شاید چند سال پیش اگر تصویری به دست شما میرسید بدون سوال از خود که آیا این تصویر مونتاژ شدهاست یا خیر آن را میپذیرفتید.
زمان زیادی طول کشید تا جامعهی ایران با ابزارهای گرافیکی مانند فتوشاپ آشنا شد و دانست به هر تصویری نمیتوان اعتماد کرد.
چند ماه پیش یکی از اقوام فیلمی کمکیفیت را برایم ارسال کرد و بر اساس آن نظراتی را داد
و گفت این که دیگر عکس نیست که فتوشاپی باشد؟ در آن کلیپ بسیار کم کیفیت از یکی از شخصیتهای دینی کشور، جملاتی عجیب در موضوعی خاص بیان میشد.
بعداً معلوم شد که صوتی بر روی فیلم کم کیفیت مونتاژ شده است.
ما حالا شرایطی را فرض کنید که یک فیلم با کیفیت تمام، از رئیسجمهور یا یک مقام عالی کشور، در فضای مجازی دریافت کنید و با خود بگویید این که دیگر نمیتواند دروغ باشد،
و سریعاً آن را به دیگران فوروارد یا بر اساس آن حتی عمل و قضاوتی را انجام دهید.
و نهایتاً بعد از چند ماه تازه متوجه شوید که چنین گفتاری هرگز وجود نداشته است.
در ترم گذشته دورهای را با نام بینایی ماشین ( Computer Vision) گذراندم
که به موضوع روشهای مربوط به دستیابی تصاویر، پردازش، آنالیز و درک محتوای آنها میپرداخت.
در ادامه روشی را خواهید دید که با اندکی خطا میتواند آنچه از لبهای یک گویندهی ثانوی ادا میشود،
بر لبان رئیسجمهورهای گذشتهی امریکا بنشاند.
دنیای پیچیده و خطرناکی است.
رسانه به ذات بسیار پیچیدهتر از آن است که عموم مردم یک جامعه بتوانند زوایای آن را درک کنند،
چه برسد به آن که جلوی دیدهها و شنیدههای خود علامت سوال بگذارند.
به نظر زمان زیادی طول خواهد کشید تا مردم بیاموزند
که بیدلیل و بدون تحقیق به دیدههای خود اعتماد نکنند.
ثبت نظر