K1inUSA

موضع رهبری در برابر اپلای

بخش ۱ از ۲

پیشتر وعده داده بودیم که به زودی در زمینه‌ی تحصیل نخبگان در خارج از کشور، سخنان کمتر شنیده‌شده‌ای از رهبر انقلاب را منتشر خواهیم کرد که به شکل جامع و مانع قضیه را باز کرده و توضیحاتی داده‌اند که موضوع را تا حد خوبی روشن می‌کند. احتمالاً بسیاری از دوستان، نخستین بار خواهد بود که این سخنان را خواهند دید.

با حضور رهبر انقلاب در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر به تاریخ 1379/12/9 سوال زیر از ایشان مطرح شد:

«مسئله‌ای که این روزها زیاد مطرح می‌شود، ولی عملاً مخاطبان واقعی کمتر به آن توجه می‌کنند، فرار مغزهاست. من نمی‌دانم چطور می‌توان از مهاجرت جوانان با استعدادی که با این همه زحمت وتلاش تحصیل کرده‌اند، جلوگیری کرد. برای نمونه، من خودم در یکی از دانشگاه‌های پیشرو یعنی دانشگاه امیرکبیر و در سطح فوق لیسانس یکی از رشته‌های سنگین تحصیل کرده ام؛ اما با این همه تلاش علمی، هیچ کار مناسبی پیدا نمی‌کنم. مشکل فقط در نبود پارتی نیست؛ بلکه اصولاً کار مناسبی وجود ندارد. غالب شرکت‌ها و کارخانه‌ها به یک سری تکنولوژی‌های قدیمی بسنده کرده‌اند و مسئولان امر که باید مدیریت کنند، مشغول باندبازی و قدرت‌طلبی هستند… ما برای چه کسانی همت و تلاش کنیم؟ به نظر می‌رسد با استناد به آیات متعددی که در قرآن برای هجرت آمده، وظیفه‌ی ما برای سالم ماندن، رفتن است!»

رهبری اینگونه پاسخ دادند:

«این که گفته بشود برای سالم ماندن، ناچاریم برویم؛ نخیر، بنده این را قبول ندارم. سالم ماندن یعنی چه؟ شما خیال کرده‌اید که در خارج از کشور به مهاجران کشورهای دیگر چندان بهایی داده می‌شود؟ شما فکر می‌کنید در هر کشوری از این کشورها، ارزش و شخصیت و شرف شما را به عنوان یک جوان ایرانی رعایت خواهند کرد؟ شما پای صحبت‌ها و درد دل‌های کسانی که رفته اند، بنشینید تا ببینید چه می‌گویند.

انسان در خانه‌ی خودش بماند، برای خانواده‌ی خودش مفید باشد، سخت تلاش کند، همه‌ی همت خودش را به کار بگیرد، یک مقدار هم زندگیش پایین‌تر باشد، این برای یک انسان با وجدان به مراتب خرسند کننده‌تر و شادمان کننده‌تر است تا این که به یک کشور دیگر برود و به میهن و خانه‌ی خودش و به خاکی که او را پرورش داده و این استعداد و معلومات را به او داده و به همین دانشگاه امیرکبیری که شما شانه‌تان زیر بار منت آن است، پشت کند و در خانه‌ی بیگانه، با منت و با اخم و تخم کار کند، برای این که یک مقدار بیشتر به او پول می‌دهند. این شد هجرت؟! هجرت اسلامی این است؟! نخیر، به هیچ وجه؛ هجرت اسلامی این نیست؛ این «تعرب بعد الهجره» است؛ این فرار کردن از میدان کار و مسئولیت و وظیفه و رفتن به جایی است که انسان می‌خواهد زندگی شخصی خودش را یک مقدار بهتر کند؛ من به هیچ وجه به این کار معتقد نیستم.

البته من حق را به جوان‌های با استعداد خودمان می‌دهم؛ این‌ها حق دارند انتظار داشته باشند و مسئولان باید برای این‌ها کار کنند؛ در این تردیدی نیست؛ اما اگر آن‌ها کوتاهی کرده‌اند، معنایش این نیست که جوان ما هم برای خودش توجیهی درست کند. البته اگر انسان برای افزایش معلومات به خارج از کشور برود و برگردد، یا تحقیقی بکند و برگردد، این فرار نیست و اشکالی ندارد؛ اما این که انسان کوله بارش را ببندد و پشت کند و بگوید خداحافظ، ما رفتیم؛ نه، این را من قبول ندارم.

اگر برای تحصیل به خارج از کشور می‌روید مراقب باشید هویت ملی و فرهنگی خود را گم نکنید. مجموعه‌ی انجمن‌های اسلامی در هر جا مشغول فعالیت‌اند، در واقع این تکلیف را بر دوش خود احساس کرده‌اند که هویت اسلامی خود و آرمان‌های بلندی را که ملت ایران دارد، در وجود خود و دیگر دانشجوها زنده نگه دارند؛ این چیز بسیار مهمی است. بلای بزرگی که بر سر نسل‌هایی از جوانان کشور ما در دوره‌ای و در کشورهای دیگر آمده، این است که آن‌ها برای تحصیل علم به کشورهای دیگر رفته‌اند و چیزی هم یاد گرفته‌اند؛ اما یک چیز مهم تر را جا گذاشتند و فراموش کردند و آن، هویت فرهنگی و ملی خودشان بوده است. این‌ها به هر کشوری برگشتند، اگر چه عالم و از لحاظ علمی شاید مفید بودند؛ اما مثل یک بیگانه در کشور خود عمل کردند و نتوانستند به هدف‌های اساسی کشور و ملت خود خدمت لازم را بکنند. بسیاری از تحصیلکرده‌ها در کشورهای اروپایی، در دوره‌هایی از کشور ما، عامل وابستگی شدند؛ این به خاطر آن بود که این‌ها هویت خود را گم کردند.

بخش ۲ از ۲

اینکه نخبگان برای تکمیل معلومات‌شان به خارج می‌روند مانعی ندارد، اما…

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان، 1383/8/10

مکرر گفته ام که نخبگان توجه داشته باشند خود را از ملت طلبکار ندانند. ما به مسئولان مرتب سفارش می‌کنیم به نخبگان رسیدگی کنند؛ این‌ها سرمایه‌ها و گنجینه‌های کشورند و البته باید به این‌ها رسیدگی شود؛ در این شکی نیست. یک مطلب این است که ما مسئولان باید خود را برای پشتیبانی، حمایت و دفاع از نخبگان مسئول بدانیم؛ اما حرف دیگر این است که ما بگوییم نخبگان خود را از ملت ایران و از کشورشان طلبکار بدانند؛ این دومی مطلقاً قبول نیست. همه‌ی ما بدهکاریم: بدهکار به این ملت، بدهکار به این تاریخ، بدهکار به نسل‌های آینده.

کسانی که کشور را ترک می‌کنند و به خارج می‌روند، یک وقت می‌روند تا معلومات‌شان را تکمیل کنند و برگردند؛ چه اشکالی دارد؟ این اصلاً مانعی ندارد. مثلا در این جا نیازی دارند -کارگاهی، وسیله‌ی کاری، درسی، دانشی، رتبه‌ای، استادی- این نیاز در این جا برآورده نمی‌شود؛ در فلان نقطه‌ی دنیا برآورده می‌شود، بنابراین به آن جا می‌روند و استفاده می‌کنند و بر می‌گردند؛ این که مورد تأیید ما است؛ ما از این کار گله‌ای نداریم.

 

اما کسانی که کشور را رها می‌کنند و به پشت سرشان نگاه نمی‌کنند، این‌ها سودی نمی‌برند. این‌ها خانه‌ی خود را که مال خودشان است و همه آن‌ها را محلی و صاحبخانه می‌دانند، رها می‌کنند؛ به نقطه‌ای می‌روند که اجیر شوند! اجیری و مزدوری است؛ مزدوری با پول زیاد؛ خیلی فرق می‌کند. در خانه‌ی خود زندگی کردن، در فضای خانه‌ی خود تنفس کردن، خود را صاحبخانه دانستن؛ این کجا؟ این که یک ایرانی به فلان نقطه ی دنیا برود -مثلا به استرالیا یا کانادا یا اروپا – گیرم مرکزی هم پیدا کند که در آن جا کار کند و حقوقی هم بگیرید؛ آن حقوق هم ده برابر حقوقی باشد که در ایران خواهد گرفت؛ اما آن جا صاحبخانه نیست، همه او را بیگانه می‌دانند، کسی او را صاحب حق نمی‌داند، با او احساس خویشاوندی نمی‌کند؛ این کجا؟

اینطور نیست که رفتن به خارج امتیازی محسوب شود؛ نه، ماندن در این جا امتیاز است. شما در خانه‌ی خود، برای مردم خود و برای خانواده‌ی خود کار می‌کنید؛ و این ارزش بسیار بالایی است. نخبگان از این ملت و از این کشورند و توقع ما این است که برای این ملت و این کشور هم باشند. البته به مسئولان هم مرتباً سفارش می‌کنیم و برخودمان هم لازم می‌دانیم که از این جماعت نخبه – که ذخایر کشورند – استفاده و حمایت کنیم.

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان نخبه و دانشجویان، 1383/7/5

یک انسان نخبه زمانی سربلند است که بتواند در بهبود اوضاع کشور و ملت خودش نقش ایفا کند

مسئله خروج نخبگان از کشور – من چند بار تا حالا این را گفته‌ام – به طور مطلق موضوعی منفی نیست؛ زیرا ممکن است نخبه‌ای از کشور خارج شود و بخواهد معلوماتی کسب کند و بعد برگردد و برای کشور مفید باشد. البته بهتر این است که ما امکاناتی را برای همین نخبه فراهم کنیم، تا در خود کشور آنچه را که از نظر رشد و شکوفایی استعداد لازم دارد، مهیا شود: کارگاه داشته باشد، محیط مانور علمی و تحقیقی داشه باشد؛ این بهترین است؛ اما اگر نشد، نخبگان بروند – فضای دنیا فضای وسیعی است – منتها این رفتن باید با حساب و کتاب انجام بگیرد؛ یعنی آن نخبه بداند که برای چه دارد می‌رود؛ چه می‌خواهد بکند و پس از آموزش آنچه را که لازم دارد، چه استفاده‌ای می‌خواهد از آن دانش بکند. آیا از آن دانش برای اعتلای کشور و برای پیشرفت ملت خودش و برای راه انداختن نخبگان دیگر کشورش می‌خواهد استفاده کند، یا نه، می‌خواهد آن را در خدمت یک کارخانه یا شرکت متعلق به یک سرمایه‌دار کانادایی یا آمریکایی یا اروپایی قرار دهد؟

این بزرگ ترین تحقیر یک انسان برجسته‌ی علمی است که تلاش کند، زحمت بکشد، کار کند و همه‌ی امکانات کشورش در واقع منتهی شود به پدید آمدن این انسان نخبه، اما او در خدمت فلان کارخانه‌دار یا فلان کمپانی‌دار هیچی ندان و هیچ نفهمِ ضد بشرِ فلان نقطه‌ی دنیا باشد و آن شخص از این انسان نخبه به عنوان یک مهره و ابزار در مجموعه‌اش استفاده کند. یک انسان نخبه آن وقتی سرافراز و سربلند است که بتواند در بهبود اوضاع کشور و خانه و ملت خودش و بهبود زندگی و آینده و تاریخ انسان‌هایی که ذی حق نسبت به او هستند، نقش ایفا کند.

منبعی که این سخنان را گردآوری نموده

Avatar

نویسنده مهمان

ثبت نظر

کانال یوتیوب K1inUSA

عضویت در خبرنامه K1inUSA

    دسامبر 2024
    ش ی د س چ پ ج
     123456
    78910111213
    14151617181920
    21222324252627
    28293031  
    مشاهدات بی واسطه ایرانیان از امریکا

    کانال یوتیوب K1inUSA را دنبال کنید.

    برنده ایرپادز پرو اپل شوید!
    اینجا کلیک کنید
    close-link
    برنده خوش شانس ایرپادز پرو اپل به ارزش 249 دلار باش!
    شرکت در قرعه کشی
    close-image