کیوان ابراهیمیبخش ۱ از ۲
گفتگویی قابل تامل و واقعی (با تغییر اسامی و تلخیص و تغییر برخی قسمت‌های ) در یک گروه تلگرامی دوستان ساکن ایران
محمد: ساکن تهران که مدتی در امریکا زندگی کرده
علی و مرتضی: ساکن تهران
امیرحسین: وکیل
محمد: سلام دوستان. برای عایق صوتی کردن سقف خونه تجربه یا آشنایی دارید بشه ازش مشورت گرفت؟ یه عده میگن از سقف خودت میشه درست کرد، یه عده‌شون میگن از پایین فایده نداره باید از کف طبقه‌ی بالا درست کرد.
علی: برای نشنیدن صدای بالایی‌ها؟
محمد: بله ذله شدیم. یه مجرد نفهم و لجباز بالاسره.
علی: چون ساختمان عایق نیست احتمالاً خیلی کاری از دستت بر نیاد؛ اگر سازه‌ی فلزی باشه بخش مهمی از صداها از ارتعاش تیر و ستون فلزی منتقل میشه.
محمد: هیچ؟ چند جا زنگ زدم گفتند از کف طبقه‌ی بالا درست کنیم تا ۷۰-۸۰ درصد کم میشه حداقل صدای پاشو نشنویم.
علی: صدایی که منتقل میشه چیه؟
محمد: صدای پا، کشیدن صندلی، همهمه، حرف زدن وقتی مهمونی داره (پسرا جمع میشن تا نصف شب پلی‌استیشن و…)
علی: پا که یارو داره راهشو میره؛ مشکل ساختمان هست. برای صندلی براش یک سری نمد پایه‌ی صندلی ببر بچسبونه. مهمونی رو هم نمی‌تونی از طرف دریغ کنی. اینا همه مشکل ساختمان هست. جات باشم جام رو عوض می‌کنم.
محمد: خب به هر کی بفروشم یا اجاره بدم هم به مشکل میخوره.
علی: نه لزوما؛ حساسیت‌ها متفاوته…
محمد: چند بار خیلی محترمانه تذکر دادیم تا ساعت سه سر و صدا نکن لج کرده راه میره پاشو میکوبه. البته گزینه‌ی شکایت روی میزه ولی گفتم شاید عایق صوتی حل کنه مساله رو…
علی: کار فنی نمی‌تونی بکنی جز پیچوندن گوش طرف.
محمد: پس این شرکت‌های عایق صوتی چرت میگن کلاً؟
علی: تا حد زیادی. اثر نداره. مشکل اصلی خود سازه‌ست. بعد هم هیچ عایقی برای سر و صدای مهمونی‌های شبانه وجود نداره
محمد: صدای پا و راه رفتن و کشیدن صندلی چی؟
علی: عایق واسه اینکه صدای بچه‌مون بیرون نره داریم؟ نداره. مالکه یا مستاجر؟
محمد: مالک هست. به همسایه‌مون گفته می‌خوام اینو اذیت کنم تا بفروشه به من اینجا رو شرکت عایق صوتی امروز می‌گفت کف طبقه‌ی بالا عایق نانو میذاریم ۸۰ درصد صدا کم میشه
علی: ما خونه‌ی قبلی‌مون یه نفر اینجوری بود مالک بود مست میکرد ساعت‌ها عربده میکشید ده‌ها بار زنگ زدیم پلیس و رفتیم دادسرا و…. کاریش نکردن آخر خودمون فرار کردیم رفتیم. در حدی یارو آزار داشت که ساختمون‌های اطراف هم شاکی بودن. ولی محکم سر جاش نشسته بود.
محمد: دادسرا هم رفتید نتیجه نداد؟ چی گفتن؟
علی: مع‌الاسف کاری ازت بر نمیاد. خونه‌ی خودشه. جرمی به نام داد کشیدن در منزل نداریم. فقط خودت، پلیس کاری نمیکنه.
محمد: چه مملکتیه. پلیس که چند بار زنگ زدیم اصلاً نیومد! حتی یک بار من نبودم برای اینکه اذیت کنه دیگه بهش تذکر ندیم اومده بود تو راهرو سر و صدا و… خانمم زنگ زده بود پلیس که خونه تنهام همسایه مجرد اومده تو راهرو مزاحمت، نیومد پلیس.
علی: ببین دادسرا اینقد شلوغه سرشون این مسائل براشون بی‌اهمیته. من از سال ۹۱ تا ۹۷ بابت عربده‌های اون یارو بارها رفتم دادگاه. بهترین راهش اجیر کردن خفت‌گیره.
محمد: خفت‌گیری پیشنهاد شده! خفتش کنند چه فایده‌ای داره آخه؟
علی: کتکش بزنن تهدیدش کنن. راه دیگه‌ای نداره. پلیس در بهترین حالت خیلی مرام بذاره زنگ خونه طرف رو میزنه، همین. برخی اوقات یه شیتیل هم می‌گیره تازه
محمد: امریکا بود یه جوری اون مست رو می‌نشوندن سر جاش غلط بکنه بگه خونه‌ی خودمه.
علی: این جا ایران‌ه، زنگ زدم یه بار ۱۱۰ گفت هنوز ۱۲ نشده
من از راه طی شده باهات حرف میزنم ۶ سال شکایت و دادگاه و افسردگی خانمم بابت این موضوع. تنها راهش همینه که گفتم. من راه‌حل‌ام فقط دعوا و یقه‌گیری‌ه. یا فرار کنید برید خونه‌ی دیگه، یا خفت‌گیر اجیر کنید.
محمد: واقعاً دلم نمیاد خونه رو بندازم به یکی دیگه بدون اینکه بهش بگم چه خبره اینجا، بخاطر همین رفتم سراغ عایق.
علی: تنها راه‌های موثر همینه، اذیت در برابر اذیت.
مرتضی: خدا صبرتون بده همسایه‌ی بد فاجعه‌ست. خونه‌ی ما از زاویه‌ی همسایگان بهشته.
محمد: به فنا رفتیم حقیقتاً. پلیس یه بار می‌اومد ماستش رو کیسه کرده بود. بعد اون دفعه که اومده بود تو راهرو مزاحمت اما پلیس نیومد پر رو تر شد.
علی: من چند بار خواستم شیشه‌ی ماشینش رو بشکنم ولی تقوا نذاشت، بحمدلله از اونجا رفتیم راحت شدیم. ببین اینا میدونن پلیس نمیتونه چیزی بگه.
مرتضی: فکر کردی امریکاست؟
محمد: دارم میگم به راحتی میشه این مشکلات مردم بدبخت رو حل کرد.
بخش ۲ از ۲
گفتگویی قابل تامل و واقعی (با تغییر اسامی و تلخیص و تغییر برخی قسمت‌های ) در یک گروه تلگرامی دوستان ساکن ایران
محمد: ساکن تهران که مدتی در امریکا زندگی کرده
علی و مرتضی: ساکن تهران
امیرحسین: وکیل
علی: یه بار همسایه شلوغی بدی میکرد، بقیه‌ی همسایه‌ها توجه نمی‌کردن. ۱۵ تا دینامیت زدم تو پاسیو همه فکر کردند جنگه، انداختم گردن همون همسایه‌ی بی‌ملاحظه دختر طبقه‌ی پایین هم آهنگ می‌ذاشت با صدای بلند. با دوتا بچه‌ها و خودم شروع می‌کردیم اسب‌سواری وحشت‌ناک تو خونه طوری که کل ساختمون بلرزه بعد چند بار روش کم شد. کلاً روش‌های این جوری جواب میده.
محمد: ما طبقه‌ی اولیم دست‌مون از هر تلافی کوتاه.
علی: ترقه بازی کن. تو پارکینگ بوق بزن. ممتد. خلاصه موشک پاسخ فشنگ. قانون کمکی بهت نمیکنه خیالت راحت. خودت پول بده خفت‌گیر تهدیدش کنن.
محمد: خوبه میره شکایت میکنه ازم میندازه منو زندان
علی: بگرد تو اطرافیان ببین کی خفت‌گیر سراغ داره. یه تومن بده بگو جوری کتک بزنن و تهدید کنن که به یک هفته بره.
محمد: تهدید که ضایع‌ه صاف میره دادگاه شکایت
علی: نه بابا مدرک نداره خیالت راحت. چه میدونه کی سراغش آدم فرستاده. طرف مگه میره میگه ببخشید از طرف فلانی تهدیدت کردم با مهر و امضا
محمد: یکی بره کتک بزنه بعد بگه از اونجا برو تابلو نیست کار منه؟
علی: نه
محمد: عجب مملکتی
علی: اصلاً چطوری میخواد ثابت کنه؟ حرف آخر، جنگل قانون خودش رو داره. شب خوش.
محمد: میریم دادگاه قاضی از من بپرسه کار تو بوده نمی‌تونم دروغ بگم که
علی: پس افسرده شدن تدریجی خانمت رو نظاره کن
امیرحسین (وکیل): ماده ۵۹ قانون آپارتمان نشینی: “در میهمانی‌های شب‌های غیر تعطیل بعد از ساعت ۲۲ و در شب‌های تعطیل بعد از ساعت ۲۴ رعایت سکوت کامل ساختمان (چه از لحاظ صدای میهمانان چه از لحاظ صدای موسیقی) الزامی است.” در دادسرا هم میشه دعوای رفع مزاحمت رو مطرح کرد. تماس با پلیس موقع ایجاد سر و صدا و صورتجلسه و استشهاد محلی هم برای اثبات ادعا.
علی: چند تا خفت‌گیر خوب معرفی کن. پلیس نمیاد بابا.
امیرحسین (وکیل): اونقدر زنگ بزن تا بیاد.
علی: خیلی خوشی ته‌ش میاد تذکر میده میره اگه شیتیل نگیره. این راه رو بارها رفتیم قبلاً. همه‌ی اینا رو من هفت سال رفتم. قضات محل ندادن و بدرقه‌م کردن!
امیرحسین (وکیل): عاقبت پول ندادن به وکیل…
علی: فقیر بودیم بابا.
امیرحسین (وکیل): بحث اینه که صورتجلسه بشه بعدش در دادسرا از این استفاده میشه.
علی: حالا دوازده شب خفه شه، از ۶ صب تا ۱۱ شب چی؟
محمد: حالا با وکیل‌مون حساب طرف رو میذاریم کف دستش میایم براتون تعریف می‌کنیم.
علی: تهران رسماً و عملاً یک جنگل با مناسبات مربوطه‌ست. بویژه مناطق مرکز و جنوب شهر.
امیرحسین (وکیل): راه میانه‌‌رو هم اینه که هیات مدیره تشکیل بدین برای ساختمان، بعد بر اساس اون اظهارنامه بفرستید. گوش نکرد در مرحله‌ی بعد اجازه‌ی قطع آب و برق ساختمان رو دارید. فقط یک مشکل کوچولو وجود داره که برای تشکیل هیأت مدیره ساختمان نیازه طرفم باشه.
علی: خودش میاد مدیر ساختمون میشه یکی از زیبایی‌های محل‌مون این بود که ساختمون روبرویی یه پدر و پسر هر شب با هم دعوا داشتن با فحش‌های ناموسی. این راه‌های برجامی رو بذار کنار خفت‌گیر مناسب سراغ داری پیشنهاد بده.
محمد: جمهوری اسلامی چرا فکر حل ساده‌ی مشکلات مردم نیست جداً؟ اگه پلیس بره سر وقتش تذکر بده هم آزار و اذیت کم میشه هم به دعوا و دادگاه و پاسگاه نمی‌رسه. رضایت مردم هم میره بالا به خدا. اینا که به تحریم ربط نداره.
علی: پلیس مامور کم داره، داشته باشه هم اینقد کار دارن یا ناراضی‌ن که وقت برای این چیزا نمیذارن.
محمد: همین مسأله است دیگه. وقتی درست و به موقع مقابله کنی تعداد اتفاقات کم میشه، طرف دیگه راحت آزار نمیده، داد و هوار نمیکنه، چون میدونه سریع باهاش برخورد میشه. ولی طرف به قول تو میدونه کسی به کسی نیست هر غلطی دلش میخواد میکنه حال ندارم بیشتر توضیح بدم
امیرحسین (وکیل): تماس بگیر ۱۱۳ بگو خونه تیمیه، واکسن تزریق میکنن، بچه نمیارن، بارها دیده شده به گام دوم توهین کردن. بگو دیشب تو من و تو دیدیش که فیلم فرستاده.
علی: عالی
کیوان: نتیجه‌گیری خاصی از این گفتگو نمیخوام بکنم. فقط دیدم قابل تامل هست، منتشر کردم تا اگر فردی در جایگاه موثری این رو میبینه از زیر پوست جامعه باخبر بشه و کاری که از دستش میاد رو انجام بده. به هر حال انسان به امید زنده‌ست…
نویسنده مهمان
ثبت نظر