یه سوالی که شاید توی ذهن خیلیها باشه و فراوان هم تابحال پرسیده شده اینه که «چرا اینا رو نمیگیرن؟» بعد یه جواب که به ذهن بعضیها میرسه اینه: «چقدر امریکا خوبه که اینا رو نمیگیره!»
اما اصل قضیه چیز دیگهست. ماجرای ستار بهشتی رو به عنوان مثال در نظر بگیرید. آیا در نهایت، این قضیه به نفع نظام شد یا به ضررش؟ مسلمه که کفهی ضرر بسیار بسیار سنگینتر بود. یه وبلاگنویس گمنام و آماتور که متنهاش پر از توهین، هتاکی و تهمتهای ناشیانه و کم مخاطب بود رو گرفتند، عمدی یا سهوی به قتل رسوندند و یک آبروریزی برای مجموعهی نیروی انتظامی به بار اومد. اگر این فرد رو گناهکار بدونیم، قتل با این وضع قطعاً هم غیر قانونی بود و هم غیر شرعی. حالا فکر میکنید حکومت امریکا اگه بیاد یه وبلاگنویس یا فعال رسانهای با چند هزار یا حداکثر چند ده هزار مخاطب (که در اِشِل خودش پر طرفدار محسوب میشه) رو بگیره صرفاً بندازه زندان، چقدر به نفعش میشه و چقدر به ضررش؟ اصولاً با وجودِ سیطرهی میناستریم رسانهای بر مردم امریکا، چه نیازی به چنین اقدامی هست؟
امروز قاضی سر ساعت ۸:۳۰ اومد، همون ساعتی که از حدود یک ماه پیش اعلام شده بود در دادگاه حاضر بشم. تقریباً ۱۰ نفر دیگه هم حاضر شده بودن، جرمشون یا سرعت بود، یا به همراه نداشتن گواهینامه و انقضای بیمه. بازرسی محسوسی قبل از ورود به دادگاه انجام نشد، حتی موبایلها رو هم نگرفتن اما فضا به شدت جدی و رسمی بود و آدم احساس میکرد برای یک جرم مهم باید به جایگاه متهم بره! اما همونطور که احتمالاً حدس زدید، قضیهی مهمی نبود. اسم دادگاه و دادگاهی شدن که میاد، افراد منفیترین برداشت رو میکنن، اما پیش خودشون نمیگن که شاید طرف از کسی شکایت کرده و رفته دادگاه! شایدم صرفاً سر اعتراض به یک جریمهی رانندگی بوده، یعنی یک اتفاق معمولی در امریکا…(۱)
قاضی وارد شد و همهی جمع بلند شدن ایستادن. بعد اجازه داد که بنشینیم. خانمی که نقش منشی دادگاه رو داشت گفت حقوقتون رو که روی تخته درج شده بخونید. از جملهی حقوق این بود که اقرار به گناهکاری یا بیگناهی کنیم یا ساکت بمونیم و وکیل بگیریم. حق داریم از مامور مربوطه بخوایم هر چیزی که راجع بهش شکی منطقی داریم رو ثابت کنه. حق داریم شاهد بیاریم یا زمان معقولی برای پرداخت جریمه از دادگاه وقت بگیریم.
(۱) هر چند اعتراض به جریمههای رانندگی یک اتفاق معمولی هست، اما درصد کمی از افراد به جریمههاشون اعتراض میکنن. ادامه دارد…
نظرات و سوالات مخاطبان را در کانال پشتیبان پیگیری کنید
نفر اول احضار شد. قاضی گفت به علت سرعت غیر مجاز برات جریمه صادر شده. اگر سخن غیر واقعی بگی تا ۳۰ روز زندان و تا ۶۵۰ دلار جریمه نقدی داره. حالا میخوای اقرار به جرم کنی یا بگی بیگناهم؟ گفت آی پلید نات گیلتی (بیگناهم). نفر دوم گفت تا ۳۰ روز زندان داره؟ میخوام با وکیلم صحبت میکنم. نفر سوم که ماشینش بیمه و لایسنس نداشته گفت آی پلید گیلتی. نفر چهارم بیمه نداشت و قبول کرد. نفر پنجم یک جوان ۲۵-۳۰ ساله بود. جرمش مصرف الکل در هنگام رانندگی بود، قاضی گفت میتونی سکوت اختیار کنی یا وکیل بگیری. گفت آی پلید گیلتی. برای ترک مصرف الکل راهنمایی خواست. قاضی گفت منشی یک مرکز رو بهت معرفی میکنه.
ششمی، خانم اعصاب خردی بود که اومد با طلبکاری گفت میخوام شواهد پلیس رو ببینم. یه وقت دیگه بهش دادن که آفیسر هم بیاد و بتونه حرفش رو ثابت کنه. منم با توجه به تحقیقات قبلی که انجام داده بودم همین کار رو کردم. برای یک ماه دیگه بهم وقت دادن که دادگاه ترایال برگزار بشه. مامور پلیس بیاد و سوال و جواب بشه تا ببینیم امکان کاهش جریمهی ۱۶۸ دلاریم که بخاطر نقض سرعت مجاز اتفاق افتاده میسر هست یا خیر.
اینم ماجرای دادگاه امروز ما در اعتراض به جریمهای که ماجراش رو قبلاً تعریف کرده بودم
توجه کنید که حضور در همچین دادگاهی اختیاری و صرفاً جهت اعتراضه. هر کسی که جریمه بشه لزومی نداره بیاد دادگاه.
اینها که برای یه چیزی مثل ده MPH (مایل در ساعت) تخطی از سرعت مجاز در رانندگی همچین اهمیتی قائل میشن و با چنین جدیتی برخورد میکنن، خود به خود تکلیف جرائم بزرگتر معلومه. حالا اگه مردمی چند دهه و چند قرن ذیل همچین رفتاری از سوی حکومت زندگی کنن، آیا قانونمدار نخواهند شد؟
جالبه هنگامی که به رانندهی متخلف برگ جریمه داده میشه، مبلغش درج و آدرس و زمان دادگاه همون اول کار مشخص شده. حالا یا فرد جرمش رو قبول داره و هزینه رو قبل دادگاه میپردازه یا اینکه در وقت تعیین شده میره به دادگاه. من البته نفهمیدم فاز اینایی که میان دادگاه و اقرار به جرم میکنن چیه. خب همون قبلش جریمه رو بده و وقت خودت رو نگیر دیگه! البته شایدم بخاطر کنجکاوی و بیکاری میان یا شاید به دلیل فضای دادگاه و تهدید قانونی که قاضی به اطلاعشون میرسونه، تصمیمشون عوض میشه. منم البته کنجکاو بودم اما بیکار نه! ساعت ۱۰ کلاس داشتم و دادگاه ظرف یک ساعت تموم شد و رسیدم به دانشگاه.
اگر در دادگاه دوم آفیسر پلیس نیاد، جریمه بخشیده یا کم میشه. فکر نکنید فقط مبلغ جریمه هست که مهمه. خیلی افراد بخاطر اینکه از تبعات بعدی جریمهی رانندگی مطلع نیستن، اعتراض نمیکنن و میگن مثلاً ۱۰۰ دلاره دیگه، بدیم شرّش کنده بشه. اما جریمه ممکنه به اطلاع شرکت بیمه برسه و با ثبت در سابقهی راننده، موجب بالا رفتن سنگین هزینهی بیمهش تا چند سال بشه.
بعد از برگزاری دادگاه دوم، نکات متعددی که از نظر قانونی میشه روشون دست گذاشت تا بشه شاخ جریمه رو شکست مینویسم. یکیشون اینه که پلیس رو با چالش تجهیزات روبرو کنی. یعنی بگی با چه جور دوربینی (مثلاً تفنگ راداری با امواج مایکرو) سرعت منو گرفتی؟ بیارش و برای دادگاه توضیح بده آخرین چک فنی دستگاه رو کی انجام دادی و آیا قوانین استفاده ازش رو مو به مو رعایت کردی یا نه. آیا دستگاهت کالیبره بوده یا نه و بسیاری موارد دیگه…
نظرات و سوالات مخاطبان را در کانال پشتیبان پیگیری کنید
ثبت نظر