K1inUSA

مساله نگهداری سگ و تفاوت‌های فرهنگی ما و غرب

نویسنده: بخش ۱ از ۲

به همراه خانواده در یکی از شهرهای ایران عزیز برای خوردن شام سبکی که آماده کرده بودیم به پارک نزدیک خانه رفتیم. در حال چیدن سفره بودیم که خانمی به همراه دخترش و یک سگ کوچولوی سفید آمدند و کنار ما نشستند.

دختر ما چون در مدتی که در هلند اقامت داشتیم خیلی زیاد (با تاکید زیاد بر خیلی زیاد :)، نگهداری سگ در منزل و زندگی به همراه سگ را دیده بود، چندان تعجب نکرد و خیلی عادی بود (در هلند تقریباً به ازای هر دو نفر می‌توان گفت که یک سگ در محیط شهری وجود دارد و با انسان‌ها زندگی می‌کند، این پدیده منحصر به افراد مجرد هم نیست و خانواده‌هایی که دو تا سه بچه هم دارند بعضاً یک یا دو سگ در خانه آنها وجود دارد که همراه کودکانشان از آنها هم مراقبت می‌کنند. استفاده از کلمه نگهداری به معنای توهین به کودکان آنها نیست بلکه به معنای واقعی کلمه از سگ نگهداری می‌کردند و قوانین و قواعد و ابزار و فروشگاه‌های خاص خودشان را دارند و می‌شود گفت که سگ بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی مردم هلند است)

خلاصه همه چیز در پارک چند دقیقه‌ای عادی گذشت تا اینکه بچه‌هایی که در پارک مشغول بازی بودند متوجه سگ کوچولو شدند و دور خانم و دخترش جمع شدند و صدای سگ را تقلید کردند. این رفتار باعث عصبانی شدن حیوان شد و شروع کرد به شکلی آزاردهنده پارس کردن! (البته قبل از این هم یکی دو نفر به نجس بودن سگ و آوردنش به محیط عمومی اعتراض کردند. یک خانم هم به لحاظ بهداشتی مشکل داشت و به اصطلاح چندشش می‌شد اما مشکل اصلی بچه‌های پارک بودند)

خانم صاحب سگ هم شروع کرد با عباراتی بسیار زشت به بچه‌ها توهین کردن! دختر ما هم از موقعیت پیش‌آمده ترسید و ما از خانم قصه خواستیم که کمی با فاصله از ما بنشینند، چون سگ آنها باعث اذیت ما شده است!

شبیه همین اتفاق در هلند برای ما افتاده بود و سگ یکی از عابران مزاحم ما شد. ما مشغول غذا خوردن بودیم که سگ به سمت دخترم آمد و صاحب سگ سریعاً دوید و سگ را گرفت و بسیار عذرخواهی کرد و حیوان را از دختر ما دور کرد (البته همیشه و همه جا اینقدر عذرخواهی نمی‌کنند، مثلا در دوسلدورف آلمان با این پدیده مواجه شدیم و صاحب سگ فقط آن را دور کرد اما عذرخواهی نکرد)

خانم صاحب سگ در پارک به لحاظ حجاب، بدحجاب محسوب می‌شد و آرایش غلیظی داشت (این عبارت صرفاً برای توصیف شخصیت اصلی داستان است و قصدی برای تایید یا عدم تایید آن وجود ندارد)، به نحو و لحن خاصی صحبت می‌کرد که ظاهری شیک و مدرن را نشان بدهد؛ تیپی که با تعبیر «بالاشهری» از آن یاد می‌شود و در جامعه فعلی ایرانی اقلیت محسوب می‌شوند! اما وقتی در موقعیت تنش‌زا قرار گرفت و عصبانی شد و به شکلی بسیار سطح پایین و با توهین به کودکان سعی کرد آنها را دور کند.

شاید بد نباشد اشاره کنم که رفتار آنها با سگ کوچولوی‌شان هم اصلاً درست نبود. سگ را در قفسی کوچکتر از خودش حمل می‌کردند، علاوه بر این بند قلاده را به شکلی بد و شکنجه‌وار می‌کشیدند جوری که حیوان عصبانی می‌شد. به طور کل رفتار آنها با سگ هم نادرست بود.

به محض اعتراض ما، خانم به سوی ما برگشت و گفت که: «این‌ها (یعنی کودکان پارک که دورشان جمع شده بودند) از سگ بدترند»، همسر بنده اعتراض کرد که شما حق ندارید به دیگران توهین کنید و رفتار شما مودبانه نیست. در اینجا بود که خانم از منطق به طور کل فاصله گرفت و گفت: «دلم می‌خواهد» و بلند شد و رفت در گوشه‌ای خلوت و تاریک از پارک نشست تا کسی دورشان جمع نشود!

نویسنده: بخش ۲ از ۲

اما چند نکته؛

– روشن است که ایشان حق دارند اگر علاقه دارند سگ نگهداری کنند (البته بنده با اصل این کار مخالفم و آن را ناقض حقوق حیوانات می‌دانم) اما باید بدانند که در ایران زندگی می‌کنند و هنوز نگهداری سگ در فضای فرهنگی و ‌بومی ما امری غیرمعمول است. پس نباید توقع داشته باشند که اکثریت جامعه با ایشان همراهی کنند.

– ایشان رفتاری شبیه انسان‌های ساکن اروپا آمریکا می‌خواستند داشته باشند و چنین سبک زندگی را پذیرفته و پسندیده بودند، اما بر اساس مدعای غرب مدرن، باید به حقوق اکثریت احترام می‌گذاشتند؛ اما ایشان برعکس به مردم توهین می‌کردند و آن‌ها را بیشعور و سطح پایین می‌دانستند.

– رفتار ایشان با آنچه می‌پسندیدند فاصله داشت. مثلاً در اروپا کمتر خانمی را می‌توانید پیدا کنید که اینگونه آرایش کند و برای قدم زدن به پارک بیاید و یا کمتر کسانی را می‌بینید که اینگونه با حیوان خانگی رفتار کنند و باعث آزار سگ‌شان شوند.

– در همان اروپا هم باز باید کسانی که سگ دارند مراعات حقوق دیگران را بکنند و اگر صدای سگ آن‌ها، مدفوع کردن حیوان و … باعث آزار دیگران شوند، قطعاً باید صاحب سگ عذرخواهی و جبران کند. حتی اگر شما جایی نشسته باشید و دوست نداشته باشید که سگ فردی دیگر نزدیک شما و کودکتان باشد، آن فرد باید به سرعت سگ را دور کند و حق اعتراض و یا اصرار به ماندن را ندارد.

بنا بر آنچه گفته شد:

اولین سوال این است که چرا ما در ایران اینگونه رفتار می‌کنیم و هیچ حقی برای انتخاب برای دیگران قایل نیستیم که سبکی دیگر از زندگی را که خلاف زندگی معمول و رایج است برگزینند (مثلاً سگ نگهداری کنند)؟ تحمل ما در پذیرش تکثّر کم و نگران‌کننده است!

سوال دوم این است که اینگونه افراد چرا مدعی علاقه به غرب و‌سبک زندگی آمریکایی اروپایی هستند اما تفاوت‌های جدی با آنها دارند؟ (مثلاً در همان نحوه نگهداری سگ که در ایران اغلب باعث شکنجه حیوان می‌شود)

سوال سوم این است که چرا افراد غرب‌پسند نمی‌توانند عرف رایج و نگرش اکثریت و فرهنگ بومی ایرانیان امروز را درک کنند و بپذیرند که هنوز نگهداری سگ و عبور و مرور با آن در محیط های عمومی پذیرفته شده نیست و باعث اعتراض دیگران خواهد شد؟ پس کسانی که می‌خواهند سگ نگهداری کنند باید این مشکلات را بپذیرند و سعی کنند جوری رفتار کنند که هم به علاقه‌شان برسند و هم به حقوق دیگر هموطنان‌شان تجاوز نکنند. باید به فرهنگ بومی احترام بگذارند نه اینکه برعکس به نگاه اکثریت توهین کنند و آن‌ها را سطح پایین و از مد افتاده و غیرمدرن و جهان سومی بدانند و بنامند!

ثبت نظر

کانال یوتیوب K1inUSA

عضویت در خبرنامه K1inUSA

    سپتامبر 2024
    ش ی د س چ پ ج
     123456
    78910111213
    14151617181920
    21222324252627
    282930  
    مشاهدات بی واسطه ایرانیان از امریکا

    کانال یوتیوب K1inUSA را دنبال کنید.

    برنده ایرپادز پرو اپل شوید!
    اینجا کلیک کنید
    close-link
    برنده خوش شانس ایرپادز پرو اپل به ارزش 249 دلار باش!
    شرکت در قرعه کشی
    close-image