امسال بصورت مجازی از چراغی که بچههای کانون نور مونترآل روشن کرده بودن استفاده میکردم. فحشهای زیادی به اینترنت و باعث و بانیش داده میشه اما تصور اینکه کرونا ده سال پیش رخ میداد و امکان پخش آنلاین جلسات فراهم نبود هم سخت و تلخه! الغرض، در شب آخر هیأت آنلاین، سوالی از سخنران شد که مبتلا به خیلی از بچههای غربنشینه: «برگردیم ایران یا اینجا بمونیم؟ معیار دین چیه؟»
حاج آقا مسعود عالی پاسخی دادن که بد ندیدم از سخنرانی جدا کنم و اینجا قرار بدم. به نظرم توضیحات خوب و در عین حال واضحی بود که مناسبه بهمون یادآوری بشه…
به شخصه اعتقادی به مرزهای جغرافیایی ندارم و وطن رو برای خودم طبق مبانی دینی بصورت اعتقادی (و نه جغرافیایی) تعریف میکنم. به نظرم با معیاری که در این کلیپ بیان میشه، زندگی بسیاری ایرانیهای غربنشین (حتی قشر مذهبی) از نظر دینی توجیهی نداره و اکثراً اونقدر که باید و شاید دغدغهی کمک به دین (و کشورشون) رو ندارن. البته اقلیتی هم هستن که با دغدغهی مستمر دینی یا ملی، اینها با تمام محدودیتها بالاخره راههایی پیدا میکنن که ادای دین و انجام وظیفه کنن.
نه از اینور بوم بیافتیم نه از اونطرف. نمیشه گفت چون حکم حرمت شرعی وجود نداره، پس هر کسی بیاد در غرب زندگی کنه از نظر خدا مورد تاییده. اگر کسی میخواد اینجا زندگی کنه و از مواهب مالی یا علمی یا هر چیز دیگهای بهره ببره، بایستی در ازاش کاری برای دین (یا مملکتش در صورتی که بخواد وطندوستانه نگاه کنه) انجام بده که بیارزه. منظور اینه که به معنای واقعی کلمه هزینه بده، چه از حیث مالی چه آبرویی چه وقتی چه صرف استعداد و علم چه هر چیز دیگه، چیزی که بیارزه و اثرگذار باشه نه اینکه کارهایی رو صرفاً جهت دلخوشکنک برای رفع عذاب وجدان انجام بده…
تا اینجای متن برای دوستان غربنشین بود. حالا نکتهای عرض کنم که برای دوستان ساکن ایران هم هست. شما فکر کن یه فامیل یا دوست یا همکار در غرب داری و میخوای این نکات رو بهش بگی. یه دفعه برنداری بازجوییش کنی که یالا بهم بگو چه کار مفیدی برا دین داری انجام میدی، و الا برگرد! طرف ممکنه پیش خودش بگه خوب شد از اونجایی که اینقدر تو زندگی هم دخالت میکنن رفتم به قول برخی وعاظ، اینها ظرایف داره عزیز دلم. باید به نرمی گفته بشه تا طرف رو پس نزنه…
خب دیگه خیلی منبر رفتم، تا درودی دیگر بدرود 🙂
ثبت نظر