نویسنده: دانشآموختهی استنفورد، ساکن کلفرنیا
داستان هتل کلفرنیا برایم همیشه خاطره است. تازه ازدواج کرده بودم و برای هدیه یه mp3 player برای همسرم گرفته بودم. دیگه تقریباً معلوم شده بود که داریم میریم امریکا و باید برای مصاحبه سفارت آماده میشدیم. زبان انگلیسی حرف زدن یه کم استرس میداد برای سفارت و اون موقعها یه سری سخنرانی انگلیسی تو یه کتابی اومده بود (اخبار انگلیسی بود فکر کنم) و یه سیدی هم داشت. Mp3 player رو برای این گرفتم که یه سری از این متنها رو گوش کنیم که خیلی هم مفید بود. ولی نکتهی جالبش این بود که روی mp3 player یه آهنگ فقط بود و اون هم هتل کلفرنیا.
داستان شعرش رو چندین سال طول کشید تا فهمیدم (هنوزم بعضی جاهاش رو گیج میزنم شاید ). برای کسانی که انگلیسی، زبانِ اولشون نیست فهم شعرش سخته چون اصطلاحات و کنایههای زیادی داره. بگذریم. در هر صورت یکی از جملههاش میگه هر وقت بخواین میتونین از این هتل checkout کنین ولی هیچ وقت نمیتونین خارج بشین از اینجا. یه معنیش اینه که به اصطلاح گیر افتادین دیگه همیشه. یعنی فکر میکنین که به صورت ظاهری پروسهی خروج رو انجام میدین ولی در عمل آش خالته. تفسیرهاش و کاربردهاش متفاوته ولی یکی از قشنگتریناش که یه بار شنیدم در مورد ازدواج بود. میگفت یعنی وقتی ازدواج کردین و سالها با هم بودین و بعد جدا شدین فکر میکنین جدا شدین ولی همهی این خاطرهها همیشه باقی خواهد بود. یعنی به این راحتیها هم نیست که فکر کنین طلاق، تموم و همه چی از اول…
اما این شعر لحظههای دیگهای هم یادم میاد، من جمله هر وقت از فرودگاه امام پرواز میکنیم و دل آدم کنده میشه…
You can checkout any time but you can never leave
حالا اینکه دل میره به کدوم ور هم شده یه داستانی برای خودش.
Welcome to the hotel California!!
ثبت نظر