فعالیت حرفهای و دانشگاهی بخشی از نخبگان، بطور مستقیم تحت تاثیر طرح صیانت قرار خواهد گرفت.
محدودیت بیشتر اینترنت و رفتن به سمت اینترانت ملی، امکان فعالیت حرفهای بسیاری از نخبگان را سخت و سد خواهد کرد.
اما این تنها قسمتی از ماجراست…
طرح صیانت، بیشتر از بار و فشار مادی و فیزیکی، فشار روانی ایجاد خواهد کرد و همچون ارهای کند و پوسیده، روح و روان نخبگانی که هنوز فکر میکنند میتوان در این کشور کار کرد و تاثیرگذار بود را خراش خواهد داد.
پر واضح است نخبهای که به بهبود شرایط امید داشته باشد، حتی اگر در شرایط سخت مالی قرار گیرد میتواند بماند، حتی تورم ۵۰ درصدی را هم شاید بتواند تحمل کند اما وای به روزی که تک چشمههای امیدش همچون جوانه زدن فضای استارتآپی بخشکند و از آدمهایی که قرار است مشکلات سر راهش را کم کنند، جز توهین به شعورش نبیند و نشنود…
طرح صیانت تنها عامل یا مهمترین مهاجرت نخواهد بود، اما امید عدهی زیادی از نخبگان به:
۱. حکمرانی عاقلانه
۲. تصمیمگیری طبق منافع مردم
۳. موثر بودن افکار عمومی و نظر نخبگان بر تصمیمات حاکمیت
را بطور کامل قطع خواهد کرد، لذا موجب تشدید دل بریدن از کشور میشود.
وضعیت این امید همین حالا نیز اسفناک و رو به انحطاط است، وای به روزی که طرحهایی همچون صیانت که عمدهی فعالان اجتماعی و نخبگان استارتآپی با آن مخالفند، با لجبازی و خیرهسری حاکمیت تصویب شوند.
صیانت این پیام را به مردم از جمله نخبگان میدهد که «هر کار عشقمان بکشد میکنیم، شما هم هیچ غلطی نمیتوانید بکنید. ناراحتید؟ هرّی، درب خروج از آن طرف است!»
یادتان هست چطور بر فیلترینگ تلگرام توجیهات عوامفریبانه کشیدند و بعد دم خروسشان هویدا شد که تصمیمی سیاسی و امنیتی بوده؟ صیانت نیز جز این نیست: ترس یک جریان سیاسی از اتمام تکصدایی و به این در و آن در زدن برای احیای دوران تکصدایی.
اما چرا معتقد هستیم وضعیت فیلترینگ احمقانه و ضد فرهنگ است و با صیانت بدتر میشود؟ این گفتگو را ببینید.
ثبت نظر