مدتها بود که در گوشه و کنار سقف، کندوی زنبورها رو میدیدیم. با خیال اینکه چه عسلی در دل این لونهها نهفته است… هر چقدر که این خانه زنبورها بزرگتر و بزرگتر میشدند، دل در طمع عسل بیشتر میشد.
تا اینکه امروز همسایه اومد بالای دیوار و گفت اینا بچهها رو نیش میزنن و باید اسپری بزنی بهشون تا بمیرن و بشه کندشون. یه اسم دیگه به جای زنبور عسل براشون میگفت. ازش پرسیدم پس این زنبور زردا Bee نیستن؟ گفت نه. و دوباره اسمشون رو پرسیدم و گفت اینا wasp و hornet هستن.
اولین جستجو در گوگل نشون داد که بله! واسپها عسل ندارن. بعد هم چندتا روش از بین بردنشون رو دیدم.
ولی از اونجایی که شیطونی بچهها گل کرده بود و به خاطر یه فیلمی که از یوتیوب دیدیم که طرف چجوری واسپها رو با یه ظرف میگرفت و چند بار نیش خورد، بچهها هم اصرار که با یه شبه بیل و کلنگ که داشتیم اینا رو بندازیم پایین و در بریم.
هیجان فرار فوقالعاده بود… فرار از دست گروه زنبورهایی که وحشی میشدن. ۷-۸ تا لونهای که به زیر سقف چسبیده بودن رو انداختیم و هی به قول بچهها RUN…
ولی جالبتر، اومدن مورچهها سراغ کندوها بود… تازه فهمیدیم توی این سوراخهایی که سرشون سفیده لارو زنبورهاست و مورچهها در حال کلنجار رفتن با چندتا بچه زنبوری بودن که معلوم بود هنوز به رشد کامل نرسیدن و نمیتونن خوب پرواز کنن. حالا دیگه صحنه از حالت هیجانی تبدیل شده بود به دراما و بچهها که بگن بابا اینا گناه دارن مورچهها بخورنشون…
و من هم در فکر و خیال اینکه هورنت اسم یه مدل جنگنده است و حداقل اگه زنبورها عسل ندادن بهمون، اینکه اسم هورنت از کجا اومده قطعه پازلش حل شد…
ثبت نظر