کنفرانس علمی در لاس وگاس
نوشتهی خانم زارع
قسمت اول، کنسلی پرواز
پروازمون به لاس وگاس ساعت 9:30 شب بود. پرواز از شهر مرکزی ایالت، “دموین” انجام میشد که تا اونجا 40 دقیقه ای با ماشین راه داشتیم. بنابراین با احتساب اینکه 2 ساعت قبل پرواز توی فرودگاه باشیم بهتره، حدودای 6:30 عصر راه افتادیم.
خدا رو شکر اتفاقی نیافتاد و به موقع رسیدیم به پارکینگ شهر دموین. همین که که ماشین رو پارک کردیم و پیاده شدیم، یک شاتل هم از در پارکینگ داخل شد و یک خانوم مسن و چروکیده و ریزه پیزه از ماشین بیرون اومد! از ما پرسید که برای رفتن به فرودگاه به شاتل احتیاج داریم؟ ما هم خوشحال از اینکه اصلاً معطل نشدیم سوار شدیم والبته قبلش راننده اشاره کرد که به ساکها دست نزنید و خودش اونها رو در قسمت عقب ماشین گذاشت.
توی فرودگاه جلوی باجهی مربوط به شرکت allegiant توی صفی طولانی ایستادیم و بعد از چند دقیقه چک این شدیم و کارتهای پرواز به دست به سمت گیت سکیورتی چک مربوطه حرکت کردیم. خورشید داشت از پشت شیشه های بزرگ فضای انتظار فرودگاه آخرین اشعه هاشو با سخاوت روی مردم منتظر میتابوند که وارد سالن انتظار فرودگاه شدیم. بعد از ساعتی انتظار و تاریک شدن هوا، اعلام کردند که پرواز تاخیر خواهد داشت، دوباره بعد از کمتر از یک ساعت خانومی که پشت گیت ایستاده بود توی بلندگو اعلام کرد که منتظر مکانیک هستند که دیر کرده و هنوز نیومده و معذرت خواهی کرد.
برام این گزارش دادن و اینکه مردم غر نمیزدن جالب بود! در حقیقت احساس میکردم مردم زیادی بیخیال و خوشحال هستند! البته اشتباه میکردم، خبرهای بدتری در راه بود. در حالی که ساعت به 11 رسیده بود خانوم پشت گیت اعلام کرد پرواز کنسله! صدای آهی بلند و نچ نچ کردن و شانه بالا انداختن ها و همه به سمت کانترهای چک این روانه شدن! ظاهراً این اوج ناراحتیشون بود! واقعاً من منتظر بودم یک نفر فحشی، تیکه ای چیزی بگه. بابا یکم ناراحت باشین دیگه!
و البته چند دقیقه بعد توی صف مردم با هم حرف میزدند، شوخی میکردن و ما با تعجب احساس میکردیم که ناراحت ترین اشخاص فرودگاه ماییم و ازین بابت شرمنده بودیم! بالاخره یک خانوم مو مشکی اومد و معذرت خواهی کرد و توضیح داد که چون مکانیک دیر اومده و دوباره فرستادنِ مسافرین برای سکیوریتی چک خیلی طولانی میشده، صرفشون نمیکرده و برای همین کنسل کردن تا فردا بهمون یه پرواز جدید بدن. بعدش گفت اگه کسی خونه اش توی 15 مایلی اینجاست برگرده خونه اش وگرنه وایسه که برای امشب بفرستیمتون هتل. کسی تکون نخورد!
خلاصه به جلوی باجه که رسیدیم یک ووچر بهون داد و رویش اسم هتل رو نوشت، ظاهراً همه رو بین چندین هتل پخش میکردن. بعدش ازمون شماره تلفنهامونو گرفت که ساعت پرواز فردا رو با تلفن یا پیامک بهمون خبر بده. بعدم رفتیم بیرون توی ایستگاه منتظر شاتل فرودگاه ایستادیم تا ما رو ببره هتل. چند دقیقه بعد سوار شدیم و رسیدیم به هتل کوآلیتی این. کلمه inn به معنی هتله و جلوی اسم اکثر هتلهاشون این رو میبینید.
موقع پذیرش وقتی به جای کارت کشیدن یه تیکه کاغذ نشون دادیم و کلید اتاقمونو گرفتیم خیلی حال داد! خوشحالیمون وقتی بیشتر شد که وارد یه اتاق تمیز و نسبتاً شیک شدیم که دو تا تخت فول داشت و یخچال و مایکرویو و قهوه ساز و تلویزیون هم توی اتاقش بود! حیف که خیلی دیر وقت بود و ما شاممون رو که از خونه آورده بودیم با مایکروویو گرم کردیم و خوردیم و خوابیدیم تا فردا صبح.
هتلی که فرودگاه بهمون داده بود انصافاً فول امکانات بود. یخچال و تلویزیون و مایکروویو و قهوه ساز هم داشت.
ثبت نظر