نویسنده: دانشجوی مهنوسی شیمی دانشگاه آلبرتا
ایستگاه اتوبوس به دلیل تعمیرات بسته بود و ایستگاه موقت به ده دوازده متر قبلتر منتقل شده بود. راننده، ایستگاه موقت را که رد کرد، تازه فهمید ماجرا از چه قرار است. سر ایستگاه همیشگی ایستاد، و از تکتکِ مسافران که چند متری راه آمده بودند تا سوار شوند عذرخواهی کرد.
وقتی همه سر جای خود نشستند، دوباره با صدای بلند عذرخواهی کرد و گفت در جدول روزانه که قبل از شروع کار به دستش دادهاند چیزی در اینباره ذکر نشده، و نوشتهی روی مانیتور جلویش را هم ندیده است. مسافری از عقب گفت که همهی ما انسان هستیم و اشتباه میکنیم.
ادامهی راه به تامّل در رفتار راننده گذشت. اینکه عذرخواهیاش، باعث شده بود مسئولیتپذیر به نظرم بیاید و از قابلیتهایش هیچ کم نکرده بود.
به ضرورتِ فرهنگ عذرخواهی به هنگامِ خطا. به تعداد دفعاتی که در دو جامعه شاهد عذرخواهی بودهام …
پینوشت: آن لیوان قهوهی تیمهورتونز، که یکی گذاشته بالاسر میلهی تابلوی ایستگاه (داخل دایرهی قرمز رنگ در بالا)، لابد برای محکمکاری نشانهگذاری بستهبودن ایستگاه بوده…
ثبت نظر