نویسنده: دندانپزشک، فارغالتحصيل از دانشگاههای بوستون و تهران، ساکن كاليفرنيا
بخش ۱ از ۳
چند سال پیش در بازار تهران در حال گرفتن پول از دستگاه خودپرداز بانک بودم که متوجه شدم افرادی که توی صف پشت سر من منتظر نوبتشون بودن به فاصلهی خیلی کمی از من ایستادن. نگاهی به پشت سرم انداختم و دیدم در واقع صفی در کار نیست بلکه عدهای دور و بر من جمع شدن و در حال مشاهدهی عملیات بانکی من مثل وارد کردن رمز بانکی و مبلغ دریافتی هستن. خب برای من که در ایران متولد و بزرگ شدم این صحنه چندان عجیب نبود اما به وضوح احساس ناامنی و آزردگی خاطر بیشتری رو نسبت به سالهای قبل از مهاجرتم به غرب حس میکردم.
بحث privacy یا حریم خصوصی یکی از مهمترین و حساسترین موضوعات مطرح در غرب هست. آموزش این موضوع از همون سالهای اولیهی زندگی در مهدکودک شروع میشه و در واقع به صورت ادامهدار در طول مدرسه و بعدها در دانشگاه و حتی محیطهای کار یادآوری میشه.
حریم خصوصی محدودهی بسیار گستردهای داره که فقط چند مورد اون شامل رعایت فضای شخصی یا personal space در صفوف انتظار، محرمانه نگهداشتن اطلاعات بیماران، اینترنت و پست الکترونیکی هست.
برای فهم بهتر فضای فیزیکی شخصی یا همون پرسونال اسپیس، هر فرد رو در یک حباب فرضی تجسم میکنند که قطر این حباب از نیم تا سه متر هست. افراد منتظر در یک صف میبایست به اندازهی نیم تا یک متر از همه طرف شامل طرفین، جلو، و پشت سر هم فاصله بگیرن. این فاصله بنا به اقتضائات غیرقابل اجتناب ممکنه کمتر و یا بیشتر بشه.
از جمله محلهایی که قطر فضای شخصی بزرگتر میشه، مثلاً در جاهایی هست که اطلاعات مهم افراد رد و بدل میشه مثل صف یک داروخانه که بیمار باید آدرس منزل و تاریخ تولدش رو به کارمند داروخانه اعلام کنه تا دارو رو تحویل بگیره، و یا صف انتظار برای استفاده از دستگاه خودپرداز بانک.
بالعکس در یک متروی شلوغ و در ساعات پر رفت و آمد، آدمها مجبورن تقریبا شونه به شونهی هم بایستند ولی این در حالیه که در طول سفر هر کسی خودشو مشغول به کاری مثل کتاب خوندن و یا چک کردن مطالبی روی گوشی موبایل میکنه و افراد به هیچ عنوانی به گوشی بغل دستی و یا به چهره و اندام دیگری زل نمیزنند. مسئلهای که متاسفانه جزئی جداییناپذیر از فرهنگ ما ایرانیان شده. این مراعات کردنها در حالی هست که در اینجا تفکیک جنسیتی در مکانهای عمومی مثل اتوبوس و مترو وجود نداره! در اوج شلوغی و فشردگی مسافران در مترو همچنان افراد تمام دقت و تلاش خودشون رو میکنند که تماس فیزیکی با بغلدستیها نداشته باشن و اگر در صورت ترمز ناگهانی مترو چنین اتفاقی بیفته، حتماً و با ابراز شرمندگی از طرف مقابل عذرخواهی میکنند.
بخش ۲ از ۳
اجتناب از زل زدن به دیگران و کنترل نگاه مخصوصا نگاه مرد به زن، در دو حیطهی فضای فیزیکی شخصی و همینطور آزار جنسی یا sexual harassment تعریف میشه. شما اگر متوجه نگاه کشدار کسی به خودتون بشید معمولاً بلافاصله با توضیح طرف مقابل برای دلیل نگاه کردنش مواجه میشید مثلاً اینکه “چه روسری قشنگی پوشیدی، یا فرزندتون چقدر دوست داشتنی هست، یا ببخشید شما رو با فرد دیگهای اشتباه گرفتم”.
در محیطهای کاری، آقایون به شدت مراقب نحوهی حرف زدن و تعاملاتشون با خانمهای همکار هستند چون خوب میدونند که مثلاً گفتن یک جملهی ساده مثل “هی فلانی امروز چه بلوز دامن قشنگی پوشیدی” ویا مثلاً دست رو به شوخی رو شونهی یک خانم همکار زدن میتونه منجر به شکایت اون خانم از آقا به جرم سکشوآل هرسمنت و نهایتاً از دست دادن شغل آقا بشه.
لازم به ذکر هست که خانم نیازی به دادگاه و وکیل برای این شکایت نداره بلکه کافیه این مسئله رو با مقام مافوقش در میون بذاره. پر واضح هست که اگر این اتفاق بین یک فرد معروف یا سلبریتی و یک خانم بیفته، اون خانم میتونه چند صد هزار دلار به عنوان غرامت از جانب آقا به جیب بزنه و البته رسانهها هم تا مدتها دست از سر سلبریتی بیادب برنمیدارن!
به خاطر دارم که یک بار سر کلاس درس نشسته بودم و به صحبتهای استاد گوش میکردم که یکی از همکلاسیهام که پسری امریکایی بود، از دو صندلی دورتر از من بلند شد و اومد کنارم نشست. من مشغول گوش دادن بودم و توجهی به این حرکت اون همکلاسی نکردم اما اواسط کلاس بود که خودش آروم و مختصر برام توضیح داد که علت تغییر صندلیش این بوده که فرد جلوییش قد بلند بوده و اون مجبور شده جاشو عوض بکنه تا اسلایدها رو بهتر ببینه. به نظر شما چقدر از یک پسر ایرانی در جامعهی اسلامی میتونیم انتظار همچین برخوردی رو داشته باشیم؟
لازمه توضیح بدم که در امریکا هم مثل همه جای دنیا انسانها با فرهنگ و آداب متفاوت زندگی میکنند و در این جامعه هم مردان بسیاری هستند که در مکانهای عمومی و محلههای مسالهدارِ شهرهایی مثل نیویورک و شیکاگو، متاسفانه به بانوان آزار کلامی و یا دیداری میرسونند ولی نکتهی قابل توجه، دفعات بسیار کمترِ مواجهی خانمها با این مسئله هست.
تصاویر پیوست: محدودهی خصوصی و شخصیِ تعریف شده برای هر فرد در اجتماع. جایی که من بهش تعلق دارم و کسی حق اشغال اون رو نداره، چه در پیادهرو، چه در صف و چه در هر جای دیگری…
بخش ۳ از ۳
در محیطهای پزشکی و پیراپزشکی، حفظ محرمانهی اطلاعات شخصی بیماران و احترام به حریم خصوصی و حفظ شأن بیمار به عنوان یک انسان از اون دسته از مسائلی هستن که قوانین و آموزشهای بسیار سفت و سختی دارن.
انتقال و رد و بدل کردن اطلاعات بیمار مثل اطلاعات شخصی، عکسهای چهره و رادیوگرافی، و جواب آزمایشها و تستهای مختلف نیاز به رعایت موارد بسیاری داره. از جملهی رضایتنامههای متعددی که بیمار قبل از شروع هر نوع کاری در محیط درمانی امضاء میکنه، اجازه برای انتقال اطلاعات بیمار به افراد یا ارگانهای مرتبط با درمان بیمار هست. اگر قرار باشه دو نفر ارتباط ایمیلی داشته باشن و در مورد یک بیمار خاص تنها تبادل نظر بکنن بدون اینکه حتی مدارکی رد و بدل بشه و یا در مواقعی که نیاز به انتقال الکترونیکی یک سری اطلاعات هست، طرفین باید از ایمیلهای ویژهای استفاده بکنند که توسط کمپانیهای متخصص طراحی شدن، امنیت اضافه دارند، و برای ورود به ایمیلها نیاز به چند رمز ورود هست.
بیاید بیماری رو تصور کنیم که قرار هست توسط یک پزشک مورد معاینه قرار بگیره. همیشه قبل از ورود پزشک به اتاق معاینه، اول پرستار سوالات لازم رو از بیمار میپرسه و فرم کاغذی یا الکترونیکی رو پر میکنه و اطلاعات رو در سیستم بیمارستان وارد میکنه. خانم یا آقای پرستار قبل از خداحافظی از بیمار، از سیستم اطلاعات بیمار یا همون پروفایل بیمار خارج میشه و به عبارتی sign out میکنه، بعد بیمار رو مطلع میکنه که قرار هست پزشک بیاد و اونو ببینه.
وقتی پزشک وارد اتاق میشه اول باید با آیدی و رمز ورود خودش وارد سیستم بشه تا به اطلاعات بیمار دسترسی پیدا بکنه و این یعنی اینکه هیچ دو نفری از کارکنان یک سیستم درمانی نمیتونن به جای همدیگه وارد پروفایل بیماران شده و تغییری در نوشتهها و نوتهای دیگری ایجاد بکنن. همیشه یک تاریخچه از اینکه چه کسانی، در چه زمانهایی به فایل بیمار وارد شدند، وجود داره. نکتهی دیگه اینکه در هیچ لحظهای فایل بیمار نباید روی کامپیوتر باز بمونه تا در دیدرس افراد غیر مرتبط با اون بیمار قرار بگیره. به همین دلیل در فاصلهی ورود و خروج کارکنان پزشکی، افراد موظف به سایناوت و سایناین مجدد هستن.
علی القاعده رعایت فضای فیزیکی شخصی بیماران در محیط درمانی تعاریف خاص خودش رو داره که با حدود فضای فیزیکی افراد در سطح جامعه بسیار متفاوت هست. در واقع خیلی مواقع پزشک و دندانپزشک در حین معاینه و درمان در فاصلهی بسیار کم و حتی در تماس با بیمار قرار میگیرن. ولی حتی با وجود این شرایط هم پرسنل پزشکی مدام سعی در حفظ حریم خصوصی بیمار تا حد امکان دارن. یکی دیگه از مواردی که از بیمار بستری سوال میشه و در رکورد بیمار ثبت میشه این هست که در صورت بروز مسئلهای که نیازمند کسب اجازه از همراهان بیمار هست، چه کسی باید مورد سوال قرار بگیره. این فرد توسط خود بیمار از قبل تعیین میشه و لزوماً همسر بیمار نیست.
موارد مورد اشاره در سه بخش این نوشته تنها به بخشی از موضوع گستردهی حریم خصوصی در سطح جامعهی غربی اشاره داشتند ولی این موضوع در حیطههای بسیاری قابل تعریف و تفصیل هست. ضمن اینکه موارد نقض حریم خصوصی افراد در امریکا کم نیستند؛ مثل موضوع شنود تلفنهای شهروندهای عادی در امریکا، و یا هک شدن ایمیلهای کاربران یاهو و درز کردن اطلاعات شخصی میلیونها کاربر که چندی پیش اتفاق افتاد، و همینطور امکان رهگیری و اطلاع از موضوعات مورد سرچ کاربران اینترنت که به نهادهای امنیتی و شرکتهای تجاری امکان تشخیص علایق و به نوعی خواندن فکر کاربر رو میده.
ناگفته پیداست که فرهنگسازی احترام به حریم دیگران در جامعه و در بین مردم باید از دوران مهدکودک و مدرسه به کودکان آموزش داده بشه تا در ذهنشون نهادینه و تبدیل به یک اصل مهم زندگی اجتماعی بشه. متاسفانه در این موضوع هم وزارت آموزش و پرورش و هم سایر نهادهای مرتبط و صد البته خود والدین و خانوادهها به شدت کمکاری می کنند.
ثبت نظر