تئوری بازیها (Game Theory)، در اقتصاد کاربرد زیادی دارد.
در این علم و با استفاده از روشهای ریاضی، واکنش احتمالی رقبا در بازار مورد آنالیز قرار میگیرد و پیش بینی میشود که نهایتا هر کس چه سهمی از بازار را بدست میآورد.
به این حالت اصطلاحا وضعیت تعادل (Nash Equilibrium) میگویند.
در جریان جنگ سرد تئوری بازیها بکار گرفته شد تا رفتار شوروی در استفاده از سلاحهای هستهای را بتوان پیش بینی نمود.
کارشناسان معتقد بودند که سلاحهای هستهای “بازدارنده” از جنگ است و بههیچوجه نمیبایست از سلاحهای هستهای برای حمله به کشوری دیگر که خود دارای سلاح هستهای است استفاده کرد،
زیرا اقدام تلافی جویانهی طرف مقابل منجر به نابودی هر دو کشور خواهد شد. اینجا را ببینید
آمریکاییها قبل از شروع مذاکرات هستهای از تئوری بازیها برای پیش بینی رفتار نهایی ایران استفاده کردهاند.
آقای Bueno، استاد دانشگاه نیویورک در سال ۲۰۰۹ پیش بینی کرده بود که ایران به زودی با قدرتهای جهانی مذاکره خواهد کرد. اینجا را ببینید
صنعت هستهای
صنعت هستهای هزینه زیادی برای کشور ایران درست کرد ولی قدرت زیادی به دولتمردان داد تا بتوانند با قدرتهای جهانی مذاکره و معامله کنند.
این قدرت از بازدارندگی هستهای ایجاد شده بود. اگرچه ایران سلاح هستهای نداشت ولی امکان تهیه آن ظرف چند ماه میتوانست از بروز جنگ جلوگیری کند.
ولی در حال حاضر طرف مقابل مطمئن است که ایران در آیندهی نزدیک امکان دستیابی به سلاح بازدارنده را ندارد.
به همین دلیل است که بعد از برجام تهدید جنگ بیشتر شده است. اگرچه معتقدم عملا امکان وقوع جنگ وجود ندارد.
مذاکرات هستهای آمریکا و شوروی نشان میدهد که هیچکدام از دو طرف برای نابودی سلاح هستهای خود اقدامی نکردهاند، بلکه بالعکس سعی در توسعه سیستم سپر موشکی در نقاط دیگری از دنیا کردهاند.
به عبارت دیگر هر دو طرف سعی کردهاند عملا اقدامی انجام دهند که نشان دهند نقطه تعادل قبلی در حال تغییر به نفع ایشان است.
مذاکرات هستهای
اما موضع رییس جمهور در مذاکرات هستهای بسیار ضعیف بوده،
و به جای آنکه به فکر کسب امتیازات بیشتر برای ایران باشد،
نیاز شدید خود را به صورت واضح و علنی همه جا بیان میکرد.
مثلا میگفت آب خوردن و آلودگی هوا هم به مذاکرات هستهای مرتبط است!
یعنی ای گروه ۵+۱ من خیلی محتاج شما هستم.
اینکه دولت در زمان مذاکرات از خزانه خالی سخن میگفت نشان میدهد
که دولت زبان مذاکره را بلد نبوده و نمیدانسته چه دُرّ گرانبهایی در دست دارد و چگونه باید امتیاز بگیرد.
اگر امروز میبینیم که مذاکرات هستهای به نتایجی که دولت وعده میداد منتج نشده
و طرف مقابل به تعهدات خود عمل نمیکند نباید تعجب کنیم،
زیرا رییس جمهور با ضعفهایی که نشان داده، نقطه تعادل را به سمت دشمن متمایل کرده است.
در واقع رییس دولت مرزهای حماقت در جریان مذاکرات هستهای را به گونهای جابجا کرده که بعیدست به این زودیها کسی بتواند این رکورد را جابجا کند.
اشتباهات رییس جمهور در جریان مذاکرات هستهای به قدری زیاد بوده که علنا اعلام میشود
روحانی بهترین گزینه برای اسراییل است.
اینجا را ببینید
و اما جناب روحانی و تیم مذاکره کنندهاش، نه تنها بر مبنای علوم غربی اشتباهات فاحشی داشتهاند،
بلکه بر اساس آیات قرآن و دستورات دینی نیز مرتکب عمل خلاف شدهاند.
به عنوان مثال بر مبنای آیه “و اعدو لهم ما استطعتم من قوه” ایشان باید به گونهای صحبت میکرد
و موضع میگرفت که دشمنان ایران احساس کنند
ایران به اندازه کافی قویست که ایشان از روی اجبار و ترس به تعهداتشان عمل کنند.
اشتباهات جناب رییس جمهور
لیکن اشتباهات جناب رییس جمهور و تیم مذاکره کننده
و همچنین نحوه نگارش برجام، طرف مقابل را مطمئن کرده که هیچ لزومی به انجام تعهدات نیست.
به عبارت دیگر اگر طرف مقابل به تعهداتش عمل نکند،
با هیچ واکنشی که برایش هزینه ایجاد کند مواجه نخواهد شد.
و اما پناه بر خدا از بی آبرویی در مدتی کوتاه!
رییس جمهوری که آب و آلودگی هوا را هم به برجام مرتبط میکرد،
پس از برجام از تامین آب شرب سالم و هوای پاک برای مردم خوزستان بازمانده است.
ولی تاسف بار اینکه در حالیکه رییس جمهور باید در جهت رفع مشکلات مردم عمل کند،
این مشکلات را عذاب الاهی میداند!
بهتر بگویم، رییس جمهور خود به دین خدا عمل نمیکند
ولی از دین برای فرافکنی و سرکوب درخواست مردم هزینه میکند.
جناب روحانی هر چه در آستین داشته رو کرده که منجر به خسارت محض شده
و چیزی جدیدی ندارد که در مقابل ترامپ رو کند. پس با برگ بازنده روحانی در سیاست خارجی و داخلی، به مصاف ترامپ نرویم.
پ.ن: نفی جناب روحانی به معنای تایید بقای بر میت نمیباشد. العاقل یکفیه الاشاره 🙂
ثبت نظر