پاپکورن بعضی وقتها بهتر از آدامس کار میکنه برای اینکه موقع رانندگی خواب رو دور کنه و حوصلهی آدم سر نره.
یادمه یه بار توی یخ و سرما با چند تا از دوستان رفته بودیم کلکچال. حدوداً وقت سحر بود که رسیدیم دم پناهگاه و گفتیم بریم یه عدسی بزنیم گرم شیم! هوا هنوز روشن نشده بود. دم در یه گروه دیگه هم داشت وارد میشد.
یکیشون گفت از ملانصرالدین پرسیدن چرا به خودت سوزن میزنی؟ گفت برای اینکه وقتی نمیزنم نمیدونی چه حالی میده.
داشت حکایت لحظهی وارد شدن به پناهگاه رو بیان میکرد که تو اون سوز رفتن به یه جای گرم چه لحظهی شیرینیه؛
وگرنه کدوم آدم خل و چلی نصفه شب میزنه بیرون تو کوه و یخبندون،که طعم عدسی رو بچشه
حالا وقتی تو راه هم برای اینکه خوابم نگیره از این پاپکورن ها میخوردم یاد حرف اون طرف میافتادم که وقتی دهنم آتیش نمیگیره نمیدونی چه حالی میده یکی از چیزهایی که توی امریکا وجود داره، انواع طعم های مختلف و جور واجوره. از همه نوعش.
حتی امروز ظهر هم شاید به توصیهی یکی از دوستان بریم یه فود تراک غذای ایرانی. یعنی همه چی پیدا میشه، البته نه همهی ایالتها. ولی خداییش یه چیزی که هنوز توی امریکا اختراع نشده عدسی سر قلهست.
اصلاً همچین مفهومی وجود نداره که بالای کوه میشه یه فروشگاه کوچولو باشه
برای همین هم هر دفعه بر میگردیم و میریم کلکچال و درکه و توچال جذابیت خودشون رو دارن…
ثبت نظر