روزهای عجیبی است. انگار که یک مسیر بیبازگشت آغاز شده است.
انگار که دیگر هیچ چیز مثل سابق نخواهد شد.
بعد از شهادت حاج قاسم، سعی میکردیم روحیه را حفظ کنیم .
در حال التیام و التجاء بودیم که حادثهی تلخ دیگری رسید.
آن جمعِ غریبانه که رفتند و کسی هیچ نگفت!
عاشقانه زیر تابوت را گرفته بودند که در ازدحام شهر جان دادند و کسی دم بر نیاورد و در مظلومیت محض به خاک شدند.
سکوت پیشه کردیم تا مصیبت دو نشود، نقصان مایه و شماتت همسایه!
در بهت این بودیم که آن حادثه ی تلختر رسید.
طوری نفس را در سینه بند کرد که نه طاقت خاموشی داشتیم نه میل سخن با کس.
معجونی از خشم و درد بودیم.
خودمان زده بودیم خودمان را. به تلخترین وضع ممکن.
مایهی شادی بیگانه شده بودیم و شماتت آشنا.
چند روز طول کشید که بفهمیم باید چه کرد.
در سکوت، اعتماد مردم را از دست میدادیم، در سخن اعتبارمان را.
چند روز طول کشید که انتخاب کنیم اعتبارمان از دست برود تا اعتماد مردم بیش ازین خدشه نبیند.
چند روزی که خیلی دیر بود شاید…
با این حال گفتیم میگذرد.
خاک سرد است و مماشات کنیم تا آن مفهوم اصلی آسیب نبیند.
به نظرمان راهی که باید میرفتیم مهمتر ازین حوادث بود. روزهای عجیبی که ادامه داشتند…
مثل آنها که لنگ لنگان خودشان را به زحمت به مقصد میرسانند، کشور را زخمی به پای صندوق رای بردیم.
که برایمان در لحظه مهمترین حادثه بود.
دو شب قبل از آن، منحنی بیماری کرونا روی رشد افتاده بود و دیگر خبر واحد نبود.
آنقدر از دشمن دیده بودیم که دیدههایمان را هم باور نداشتیم.
سکوت کردیم تا آن حرکت اصلی منحرف نشود!
مردم بیایند پای صندوق رای...
کمرمقترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی را داشتیم.
ترس از ویروس و یأس از مسئول.
در حال شمردن رایها بودیم که نفسهایمان به شماره افتاد.
یکی یکی افراد افتادند و تازه فهمیدیم بیماری بیخ گلویمان را گرفته است.
باز هم فکر آمار بودیم و کنترل حادثه. که سریعتر بگذرد!
به شب عید برسیم و همه چیز به خیر و خوشی تمام شود!
باید روحیه میدادیم به مردم.
و روحیه دادن را در دست زدن برای رقص مضحک پرستارها و هجو مجریان و هزل زنان و بازی کودکان دیدیم.
تا این حادثه هم بگذرد و جریان اصلی زندگی مردم آسیبی نبیند!
تمام این حوادث را حاشیه میدیدیم بر حرکت و جریان سیّال زندگی که باید بی سر و صدا ادامه یابد.
باید آرامش و رفاه مردم به هم نریزد.
امّا تقدیر انگار اینست که باید همه چیز به هم بریزد تا سر جای خودش برود.
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت…
ثبت نظر