در ماه آوریل قرار بود انتخابات نمایندگان دانشجویان در دانشگاه تیلبورگ هلند برگزار شود. شاهد بودم که از فوریه (دو ماه قبل)، اسامی افراد و عکس نامزدها روی تابلوهای دانشکدهها نصب شده بود. نامزدها و طرفدارانشان جلسات متعدد تبلیغاتی تشکیل میدادند و نکته مهم در آن جلسات، بیان مشکلات و مسائل اصلی دانشگاه از نگاه نامزد انتخابات و اقدامات پیشنهادی او بود.
برای همین منظور هم لیستهای مشترک، بروشورهایی برای بیان برنامههای خودشان تنظیم کرده بودند و با توضیحات شفاهی به دانشجویان میدادند. هفته آخر منتهی به انتخابات هم از صبح تا عصر به صورت چهره به چهره، برنامههایشان را به صورت شفاهی توضیح میدادند.
حتماً ماراتن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را هم دنبال کردهاید و از سفرهای طولانی و کمپینهای گسترده و فعالیتهای چندلایهی نامزدها اطلاعاتی دارید.
اما اینجا و هماکنون:
کمتر از دو ماه به روزی مانده است که پای صندوقهای رای برویم و سکّاندار چهار سال آینده کشور را انتخاب کنیم، همان فرد مورد نظر 🙂
فردی که باید کشتی نه چندان روبهراه کشور را تحویل بگیرد و راه را ادامه دهد.
فرق اساسی این دوره با دورههای قبل (حداقل از زمان انتخابات دوم خرداد ۷۶ که ما دهه شصتیها به یاد داریم) این است که کمتر از دو ماه مانده اما هنوز معلوم نیست چه کسانی در معرض انتخاب شدن ما قرار خواهند گرفت؟!
اصلاً چقدر فرصت هست که افراد ثبتنام کنند و شورای نگهبان وضعیتها را رسیدگی کند و شروع به تبلیغ و مناظره بکنند و ما در نهایت به آنها رای بدهیم! ظاهراً همه چیز امپیتری خواهد شد و از شروع سوت آغاز تا پایان رقابت، هنوز برخی گرم نکرده باید به رختکن بروند و بازی تمام!
اما فارغ از این فرق جدی، یک مشابهت مهم و جدی این دوره با تمام ادوار گذشته (که قصد بنده از نوشتن این یادداشت هم اشاره به همین مساله بوده)، در این است که ما باز هم مثل همیشه شخصیت انتخاب میکنیم. فلانی یا بهمانی!
این ماجرا اصلاً ربطی به زمان ندارد و اگر چند ماه هم فرصت بیشتر باشد، باز جریانهای فعال در عرصهی سیاست خود را بالا و پایین میکنند و مذاکره میکنند و لابی و کش و واکش و بحث و جدل و تفاهم و ائتلاف و وحدت و انصراف و در نهایت باز ما فرد مورد نظر را انتخاب میکنیم، بدون اینکه حداقلی از برنامهها و ایدههای اجرایی او را بدانیم.
بدون اینکه از تیم همکاران او در هر بخش و موضوع مختلف، از اقتصاد و صنعت گرفته تا هنر و محیط زیست اطلاعی داشته باشیم. از اینکه در نظر این تیمهای تخصصی، لیست مسائل و مشکلات کشور چیست بیخبریم؟ (چون چنین چیزی وجود ندارد :). از اینکه این تیمها چگونه مشکلات را در حوزه تخصصی خود اولویتبندی کردهاند بیخبریم! از اینکه چند راهکار برای حل مشکلات و مسائل اولویتدار دارند بیاطلاعیم! حتی نمیدانیم آیا فرد مورد نظر، تیم مشاورین ارشدی دارد که نسبت موضوعات مختلف با هم و هماهنگی تیمهای تخصصی با یکدیگر را دنبال کند یا خیر؟
پیشنهاد برای انتخاب ۱۴۰۴ به بعد ان شاء الله:
از هر کس که قصد داشت نامزد ریاست جمهوری شود بپرسیم که:
۱. برای هر موضوع (وزارتخانه و سازمان و …) چه سرتیمی (به جای وزیر) در نظر دارد؟
۲. سر تیمها چه تیمهایی دارند؟
۳. تیمها چه لیستهایی از مشکلات و مسائل حوزه خود تنظیم کردهاند و اولویتبندی آنها چگونه است؟ چه برنامههای آمادهای بر اساس اولویتها از قبل تدوین کردهاند؟
۴. تیم مشاورین و تیم ناظرین رئیس جمهور در کنار تیم عملکننده و کنشگر اصلی در هر موضوع چه کسانی هستند؟
۵. تیم هماهنگکنندهی تمام موضوعات چه افرادی هستند و چه ایدههایی را برای ایجاد هماهنگی در میان بخشهای مختلف در طول سالیان گذشته آماده کردهاند؟
همچنین ” تبلیغات انتخابات دانشجویی در دانشگاه تیلبورگ هلند” را ببینید.
ثبت نظر