مسیر کلاسمون در ساختمون شماره سی و سه، همیشه منو یاد کلاس نظریههای ارتباطات آقای نعمتی و مارپیچ سکوت میندازه. تئوری مارپیچ سکوت یه نظریه در حوزهی علوم سیاسی و همینطور ارتباطاته که خانوم نئومان آلمانی در سال ۱۹۷۳ مطرحش کرده.
این نظریه به زبون ساده میگه وقتی یه اتفاقی در جامعه میافته، افراد نگاه میکنن به اینکه جهت کلی افکار عمومی کدوم وریه، اگر احساس کنن نظرشون در اقلیته، حتی اگر معتقد باشن درسته، اما از ترس منزوی شدن بر خلاف قضاوت و استدلال خودشون عمل میکنن و ترجیح میدن سکوت کنن، و چون بیشتر آدمهای جامعه بر مبنای جهت کلی افکار عمومی ابراز نظر میکنن، به تدریج یک مارپیچ سکوت شکل میگیره که در نهایت مانع روشن شدن حقیقت میشه…
البته ما ایرانیها، این نظریه رو خیلی روان در قالب یه ضرب المثل، تو زندگیهامون پیاده کردیم:
” خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت باش!”
گفتم شاید در عصر ما که شبکههای اجتماعی، بازیگران و چهرههای معروف، رهبران افکارعمومی هستن، دونستن این نظریه، کمککننده باشه.
ثبت نظر