K1inUSA

مخور لقمه جز خسروانی خورش

نویسنده: پزشک فارغ‌التحصیل دانشگاه علوم‌پزشکی تهران، ساکن آمریکا

خب… از نکات شیردهی رسیدیم به غذای ‌بچه و شش ماه از عمر ما هم به همین زودی گذشت…!

به من گفتند می‌توانم از چهارماهگی غذای دخترم را شروع کنم، ولی توصیه‌شان این بود که تا شش‌ماهگی صبر کنم. طبق نظر آکادمی اطفال امریکا، شیر مادر و یا شیر خشک در درجه‌ی دوم، مهم‌ترین و بهترین منبع تغذیه‌ی کودک در شش‌ ماه اول زندگی است. از طرفی نشانه‌های آمادگی بچه برای خوردن غذا از حدود چهار ماهگی در دخترم وجود داشت: مثل دهان‌ گذاشتن اشیاء، یا ملچ‌ملوچ‌کردن وقت غذاخوردن ما. یکی دیگر از شرط‌های مهم شروع غذا این است که بچه توانایی نشستن یا ماندن در وسایلی شبیه روروئک را داشته‌ باشد. چون بچه‌ای که نتواند تا اندازه‌ای خودش را سیخ نگه‌ دارد، احتمال اینکه غذا در گلویش بپرد بیشتر می‌شود. بعضی دیگر از نشانه‌های آمادگی کودک برای پذیرش غذای جامد عبارت است از بیرون نیانداختن دارو یا مایعات و غذا با زبان و یا در دهان‌ بردن اشیاء و دست.

من در نهایت حدود یک‌ هفته مانده به شش‌ماهگی، غذای دخترکم را شروع کردم. البته اعتراف می‌کنم که قبل از آن هم با همسرم شیطنت‌هایی داشتیم و گاهی از غذای خودمان در حد چشیدن دهنش گذاشته‌ بودیم و خب متوجه شده‌بودیم دخترمان از غذا خوردن بدش نمی‌آید. به من توصیه کردند که از روزی یک‌ وعده حوالی ظهر و با سبزیجات و یا غلات ساده مثل برنج و جو شروع کنم و تا سه‌ هفته میوه و شکر را شروع نکنم. دلیلش هم این بود که ذائقه‌ی بچه شیرین می‌شود و دیگر سبزیجات را که نسبت به میوه بی‌مزه‌تر هستند قبول نمی‌کند. حتی موافق شروع با حریره بادام و فرنی شکردار هم نبودند! من هم با سیب‌زمینی شروع کردم که نه سیخ بسوزد و نه کباب!

قانون کلی این است که هر سه‌ روز یک ماده‌ی جدید اضافه کنید که اگر حساسیتی وجود داشت بتوانید حدس بزنید از کدام ماده است. قانون دوم این است که تا سه‌ هفته، میوه، شکر، نمک، مرغ و گوشت به غذاها اضافه نشود. شیر گاو یا کره‌ی حیوانی هر چند به مقدار کم از شش‌ماهگی منعی ندارد، ولی توصیه می‌شود مقدار زیاد آن تا یک‌سالگی برای بچه شروع نشود؛ چرا که شیرگاو می‌تواند باعث فقرآهن در کودک شود. من اول از همه سیب‌زمینی را با شیرخودم نرم کردم و تا سه‌روز غذای دخترم همین بود. بعد از آن به ترتیب گندم یا همان حلیم بدون گوشت، برنج یا آرد برنج با شیر خودم یا درواقع همان فرنی بدون شکر، اوت‌میل یا همان جو‌ دو سر، بروکلی، هویج، جو، کرفس و بعد از آن مخلوط هر کدام از این‌ها با هم را امتحان کردم. گاهی به مواد غذایی مقدار کمی کره یا شیر خودم را هم اضافه می‌کردم و بعد از سه‌هفته در حد رفع بی‌مزگی نمک یا کره را اضافه می‌کردم. ولی اصلاً طعم شوری یا شیرینی در غذا مشخص نمی‌شود و صرفاً خیلی بی‌مزه نیست. بعد از این هم مرغ و گوشت را به غذاها اضافه‌ کردم و از امروز هم میوه را با سیب رنده‌شده شروع کردم. توصیه می‌شود بعد از شروع میوه که با سیب و موز شروع می‌شود، به غذاهایی که دل‌تان می‌خواهد شیرین باشد، به جای شکر کمی موز رنده‌شده اضافه کنید.

دو ‌هفته‌ی اول فقط ظهرها، هفته‌ی سوم ظهر و شب، و از هفته‌ی چهارم ظهر و شب به همراه میان‌ وعده‌ی میوه، غذای جامد را به دخترم دادم. روزهای اول حدود پنج‌ قاشق، و کم‌کم زیادش کردم. این کارها خیلی سانتی‌متری نیستند و به شرایط و دل‌درد و پذیرش و پی‌پی‌کردن‌های بچه‌تان ربط دارد. من از هفته‌ی سوم آلو را هم به غذای دخترم اضافه کردم. به این صورت که یا عصرها کمی آلوی خشک شسته‌شده که شکر و نمک رویش برود را دست‌مان می‌گرفتیم و او مک می‌زد و یا توی غذایش می‌ریختم و وقتی پخت، با غذا میکسش می‌کردم. آلو به کار‌کردن شکم‌ش کمک می‌کند. کره هم همینطور. بعد از هر وعده‌ی غذایی هم، کمی آب به خانم‌خانم‌ها می‌دهم که دکترم گفت آب‌شیر را بدون جوشاندن بدهم و قطعاً آب‌معدنی ندهم که برای خودم هم جالب بود. ولی اینکه آب را بجوشانید یا نه به شرایط و کیفیت و سختی آب شهرتان بستگی دارد.

شکم دختر من تا قبل از غذای کمکی روزی دو‌بار کار می‌کرد. اما بعد از شروع غذا، هر دو تا سه‌ روز یک‌بار از پی‌پی خبری نیست! دکترش گفت این برای بچه‌هایی که در کنار غذای کمکی شیرمادر می‌خورند حتی تا یک‌ هفته هم طبیعی است و برای شیرخشک‌خورها تا سه‌روز.

شیر خودم را هم طبق روال عادی هر دو تا سه ساعت می‌دهم و اگر این وسط دخترم غذا بخورد، با کمی فاصله در حد نیم تا یک ساعت، شیر را بعد یا قبل از غذا می‌دهم. دکترم گفت هیچ‌کدام از وعده‌های غذایی جای شیر را نمی‌گیرد و تا یک‌سالگی غذای اصلی بچه همان شیر است. طبق پروتکل اینجا، بچه در این سن حدود سی‌و‌دو اونس که معادل حدود نهصد میلی‌لیتر است در روز شیر لازم دارد.

من از همان ابتدای تولد فقط به دخترم ویتامین د دادم و حتی این بار هم هر چقدر پرسیدم چیز دیگری مثل قطره‌ی آهن لازم دارد یا نه، گفتند نه! آهن و زینک دو ماده‌ی ضروری در این سن است که باید از گوشت و مواد غذایی‌ مختلفی که شما برای کودک آماده می‌کنید تامین شود. نکته‌ی جالب دیگر هم اینکه به من گفتند برخلاف تئوری‌های قبلی، غذاهای آلرژی‌زا مثل بادام‌زمینی را زودتر به بچه بدهم که البته من ندادم و گفتند زرده‌ی تخم‌مرغ هم مجاز است که این یکی در برنامه‌ام هست که به زودی بدهم.

اینجا غذاهای آماده‌ی متنوع و غنی‌شده با آهن و زینک به وفور در دسترس است و خیلی هم استفاده از آن روتین و شایع است. ولی من هنوز برای دخترم استفاده نکردم. اگر استفاده کردم و تجربه‌ی خوبی داشتم حتما با شما به اشتراک می‌گذارم. ولی خوراکی‌هایی مثل بیسکوئیت‌مادر ولی بدون شکر و با پایه‌ی برنج وجود دارد که خیلی برای مسافرت و شرایط اضطرار خوب است. سیریال‌های مختلف مخصوص بچه‌ها هم روتین‌ترین ماده‌ی شروع غذای جامد برای بچه‌هاست که من در ایران ندیدم. آرد ‌بادام و شیر بادام به صورت آماده و به‌وفور پیدا می‌شود که این‌ها هم برای غذای بچه خیلی به‌کار می‌آید. در عوض آرد‌ برنج و سرلاک سخت پیدا می‌شود و معمولاً در مغازه‌های عربی و ایرانی باید دنبال‌شان گشت. امریکایی‌ها خیلی پنیر دوست دارند و ماست را هم به صورت شیرین و دسر طور می‌خورند. به خاطر همین پزشک‌ها تاکید دارند که هرچند توصیه نمی‌شود به این زودی‌ها بچه را پنیر و ماست‌خور کنیم، ولی می‌توانیم به بچه‌ها از شش‌ ماهگی پنیر و ماست بدهیم، به شرطی که بچه به پروتئین گاو حساسیت نداشته‌ باشد (رگه‌های خون در مدفوع) و پنیر و ماست خیلی شور و شیرین نباشند. دادن دسر شیرین از هر نوع کلاً توصیه نمی‌شود. این‌ها را گفتم که بگویم فرهنگ غذایی اینجا از بچگی و از غذاهای دردسترس‌شان با ما متفاوت بوده و شروع تفاوت در ذائقه‌هایمان هم همینجا است.

احتمالاً همه بدانید که عسل تا یک‌سالگی و حتی ترجیحاً تا دوسالگی منع مصرف شدید دارد چون می‌تواند آلوده به اسپور یا همان فرم مقاوم یک‌نوع باکتری باشد که بدن ما آدم‌بزرگ‌ها با آن مقابله می‌کند ولی بدن کوچولوها این توانایی را ندارد و می‌تواند سبب فلج‌شدن کودکان زیر یک‌ سال شود.

از حدود نه‌ماهگی، بچه توانایی با دست غذا‌خوردن را پیدا می‌کند. این سن زمان مناسبی برای درست‌کردن غذاهایی است که هم احتمال پریدن در گلوی کمی دارند و زود در دهان نرم می‌شوند و هم بچه می‌تواند خودش با دست آن‌ها را بخورد. مثل قطعات کوچک سیب‌زمینی و هویج پخته و یا گوشت‌قل‌قلی و … . همچنین توصیه می‌کنند که در این سن در کنار غذا، شیر‌مادر را با لیوان به بچه بدهید. خیلی عجیب است اما اینجا در امریکا من زیاد دیده‌ام که بچه‌ها همراه با غذا شیر می‌خورند. شاید چون مثل ما دوغ ندارند و نوشیدنی سالم جایگزین نوشابه جز شیر پیدا نکرده‌اند!

آبمیوه توصیه نمی‌شود و ترجیح این است که میوه همراه با فیبرش به بچه داده‌ شود. هرچند دادن آب‌میوه از همان شش‌ماهگی منع ‌مصرف ندارد و فقط به خاطر قند بالایش خیلی توصیه نمی‌شود. غذا خوردن سر ساعت‌های مشخص و در مکان‌های ثابت مثل صندلی مخصوص غذا هم خیلی مهم است. اینجا موافق فرهنگ ما نیستند که دنبال بچه راه می‌افتیم و در دهانش غذا می‌گذاریم. بچه را با خودشان سر میز می‌نشانند و عادتش می‌دهند که همانجا غذایش را بخورد. از به‌زور غذا دادن به بچه هم اجتناب کنید. اگر غذایی را قبول نکرد، کمی صبر کنید یا در وعده‌های بعدی تکرارش کنید. هنگام غذا دادن، یک قاشق هم دست بچه بدهید تا او هم کار با قاشق را به مرور یاد بگیرد. به او اجازه دهید دستش را داخل غذا کند و به میلش برای اکتشاف چیزهای جدید احترام بگذارید.

اگر سوالی بود در خدمتم

یک منبع برای غذای کودکان

ثبت نظر

کانال یوتیوب K1inUSA

عضویت در خبرنامه K1inUSA

    می 2024
    ش ی د س چ پ ج
     123
    45678910
    11121314151617
    18192021222324
    25262728293031
    مشاهدات بی واسطه ایرانیان از امریکا

    کانال یوتیوب K1inUSA را دنبال کنید.

    برنده ایرپادز پرو اپل شوید!
    اینجا کلیک کنید
    close-link
    برنده خوش شانس ایرپادز پرو اپل به ارزش 249 دلار باش!
    شرکت در قرعه کشی
    close-image