نویسنده مهمانامروز عصر در حال حرکت در یک جاده‌ی فرعی بودیم که یک ساختمان زیبا دیدم. دور زدم و برگشتم و دیدم دور ساختمان یه سری هیزم برای فروش گذاشتن و چندتا کامیون کوچک که روشون تبلیغ بود پارک کردند. فکر کردم یک مکان عمومی مثل یک فروشگاه هست و واردش شدم. هم نمای ساختمان زیبا بود و هم منظره‌ی اطرافش. مخصوصاً یک خانه‌ی جنگلی و چندتا مرغ و خروس هم پشت ساختمان در یک پهنه‌ی چمن دیدیم و از دور ازشون چندتا عکس انداختیم.
بعد از ۲-۳ دقیقه دور زدیم و رفتیم در جاده و بعد از نیم ساعت که رسیدیم خونه و داشتم عکس‌ها رو کنار هم می‌چیدم تا در کانال برای شما بفرستم، کسی در زد. دیدیم یه مامور پلیس عظیم‌الجثه‌ی سفید پوست اومد گفت شما در جاده‌ی Cameron School بودید؟ گفتم موبایلم رو میارم دقیقاً آدرسش رو بگو وارد کنم تا ببینم کجا رو میگی. با بی‌سیم آدرس دقیق رو گرفت، وارد کردم و گفتم بله، فکر میکنم امروز قبل از رسیدن به خونه از اونجا رد شدیم. چی شده؟ گفت رفتید به یک ملک و عکس گرفتید و صاحبش هر چی صداتون زده توجه نکردید و رفتید. گفتم من اصلاً متوجه صدای کسی نشدم و شاید وقتی داشتیم از اونجا می‌رفتیم طرف اومده و چون شیشه‌های ماشین بسته بودن و ضبط روشن بوده متوجه نشدیم.
گفتم مگه اونجا یک بیزینس و فروشگاه هیزم نبود؟ گفت آره بیزینس بوده اما صاحب اون مکان با ما تماس گرفته و مشکوک شده که نکنه بخواید چیزی بدزدید، مخصوصاً اینکه عکس‌برداری کردید از محل. گالری موبایل رو باز کردم و دقیقاً تصویر زیر (با لوگوی K1inUSA !) که توش بصورت موزائیکی عکس‌های اون محل رو چیده بودم بهش نشون دادم. گفتم بیا ببین، ما از چیز خاصی عکس نگرفتیم. دیدیم محوطه‌ی قشنگیه، از نمای ساختمان و حیواناتی که اونجا بود عکس گرفتیم. فکر نمی‌کردیم مشکلی ایجاد بشه. حالا اگه صاحب ساختمان ناراحت شده می‌تونم مراجعه کنم یا تماس بگیرم و براش توضیح بدم که قضیه از چه قرار بوده.
گفت نه، کار شما غیر قانونی نبوده و ضابطه‌ای رو نقض نکردید. فقط چون اونا به ما زنگ زدن و نگران شده بودن اومدیم اینجا تا قضیه رو بررسی کنیم که چی بوده. بعد هم خداحافظی کرد و رفت. خلاصه این کانال ما رو تا گوانتانامو نکشونه صلوات 🙂
کیوان ابراهیمی
ثبت نظر