خانم ۱ ساکن خارج از کشور:
یکی از بدیهای مهاجرت اینه که با هر کی که ایرانه درد و دل کنی میگه برو خدا رو شکر کن ایران نیستی، ینی اگه بگید دارم میمیرم، میگه خوشبهحالت حداقل ایران نمیمیری ♀️
میدونین بحث حق داشتن و نداشتن نیست، من خودم وضع ایرانو میدونم منم همونجا دنیا اومدم و بزرگ شدم و خیلی وقتم نیست که اومدم بیرون ازش، مسئله اینه خب مشکلات همه جا هست، اینکه هر مشکلی رو بگی اینو میگن آدمو اذیت میکنه، ما هم آدمیم دیگه
خانم ۲ ساکن خارج از کشور:
یا اینکه فکر میکنن هواپیما که از مرز رد میشه دیگه واسه اخبار سیاسی اعصابت خرد نمیشه! در حالی که هر اتفاقی که اونجا میافته رو ما خیلی بیشتر جدی میگیریم و غصه میخوریم براش، نگرانیهامون برای خانواده هم صد برابره!!
خانم ۱:
دقیقا نصف ذهن آدم اونور پیش خانوادهست
خانم ۳ ساکن دالاس تگزاس:
فقط كاش اينو متوجه باشن ما اينجا هر شب رقص و پايكوبى نداريم و حتى بيشتر اوقات غمگينتر از اوناييم، چون اونطرف حداقل اينه كه دلت به بودن خانوادهت و دوستات گرمه
از چند فرد فرد کمفهم که اومدن کامنت گذاشتن «خب چرا برنمیگردی؟!» که بگذریم، یک فکت در مورد مهاجرت رو بصورت تجربه و مشاهده خیلی خیلی زیاد دیدم. اون هم تفاوت دیدگاه و زاویهی نگاه خانمها و آقایون در داشتن چنین احساسات و عقایدی.
آقایون بیشتر به شرایط علمی و کاری و نظم جامعه و رفاه اقتصادی اهمیت میدن که این شرایط در امریکا خیلی بهتر از ایرانه. خانمها بیشتر به دوستان و خانواده و صمیمیت جمعها و ارتباطاتشون اهمیت میدن که این شرایط در ایران خیلی بهتر از امریکاست.
دقت کنید که حرف از میانگین و وجه غالب هست، یعنی طبق مشاهدات بنده، آقایون بیشتر آنطوراند و خانمها بیشتر اینطور. چه بسا شما خانمی با روحیات متفاوت یا مردی باشید که وابستگی خیلی زیادی به خانواده و جمعهای دوستانش داره.
این تفاوت در روحیات، یکی از دلایل مهمی هست که میبینیم بعضیها رو نسبت به مهاجرت راضی نگه میداره و بعضی رو ناراضی میکنه.
ثبت نظر