پیشینهی علم آمار و احتمالات که امروزه کاربرد آن به هر حوزهای کشیده شده، به قماربازی و بازیهای شانسی در کشورهای غربی (خصوصاً فغانس/فرانسه) طی قرن هفدهم تا هجدهم میلادی باز میگردد. یکی از سوالات طرح شده برای قماربازان حرفهای این بود: وقتی دو تاس را ۲۴ بار با هم پرتاب میکنیم، آیا بر سر یک بار جفت شش آمدن شرط ببندیم؟
دیمر نظیر این سوال را مطرح کرد که منشاء رد و بدل شدنِ نامههایی بین فغما و پاسکال شد و طی این مکاتبات، اصول و قوانین اولیهی نظریهی احتمالات تبیین گشت (منبع: جلد دوم کتاب حساب آپوستل)
علم زبان بدن نیز سرگذشت و کاربردهای جالبی دارد. قبل از میلاد، رومیان سخنوران خود را بر حسب ژستها و حالات عمومی بدنشان تحلیل میکردند و مردان کلاس بالای یونایی، راست قامت میایستادند و با طمأنینه همراه با برداشتن گامهای بلند راه میرفتند که آنها را از بردگان و صنعتگران متمایز میکرد. چنین نشانههایی تحلیل و در کتب ذکر میشد. بعدها چارلز داروین مطالعاتی روی احساسات حیوانات و انسانها انجام داد و این فرضیه را مطرح ساخت که حالات فیزیکی بدن به ارث میرسند.
پای احتمالات و زبان بدن، به عنوان دو علم نو ظهور، به سیاست نیز کشیده شده. قبل و بعد از هر انتخابات در امریکا، انبوهی از مطالب علمی و شبه علمی در تحلیل دادهای و احتمالیِ نظرسنجیها و نتایج انتخابات نوشته و منتشر شده و گاه با نشانههایی که از رفتار و سکنات سیاستمداران در منظر عموم مشاهده میشود، میتوان به تحلیل نیات، احساسات و درونیاتشان پرداخت.
قبلاً در رابطه با کاربرد علم آمار و دادهکاوی برای افشای زد و بندهای سیاسی در امریکا نوشته بودیم: اینجا و اینجا میتوانید مقالهای از پژوهشگران دانشگاههای یِیل و MIT ببینید که در آن با بهرهگیری از علم احتمال، شانس نامزدها را برای کسب رایهای الکترال و کسب جایگاه ریاست جمهوری تخمین میزنند
رسانههای مطرح غربی بعد از هر مناظرهی انتخاباتی اخیر در امریکا، از روی زبان بدن، قوت و ضعف کاندیداها را بررسی میکردند و با پخش تصاویر منتخب و آهستهی مناظره، سعی در بیان نکات مورد نظر خود به مخاطب داشتند. اگر علاقهمند به این مباحث هستید، میتوانید به لینکهای انتهایی مراجعه کنید.
فیالمثل در علم زبان بدن، مالش لالهی گوش میتواند یکی از نشانههای دروغگویی فرد باشد. این حرکت به علت بالا رفتن استرس و افزایش دمای بدن انجام شده و گویای تلاشیست برای سد کردن کامل یا جزئیِ راه شنوایی، تا فرد دروغ خودش را کمتر بشنود!
انواع دیگر این حرکت، کشیدن لاله گوش به سمت پایین، خاراندن گوش و ضربه تند وشدید زدن پشت گوش است. دروغگویانِ بیمارگون یا افرادی که به دروغگویی عادت کردند (Pathological liars) تصور مثبتی از خود ندارند (حداقل در مورد صداقت و راستگوییشان)، پس از گفتن دروغ پشیمان نمیشوند. سایر دروغگویان اما، با حرکاتی نظیر مالش لالهی گوش سعی دارند استرسِ ناشی از تولید و انتشار دروغ را محو کرده و بپوشانند. (ترجمه از کتاب Body Language Project)
بهرهگیری تلفیقی از نشانههای زبان بدن و عکس و تیتر میتواند باعث بروز خلاقیتها و ابتکاراتی در رسانهها و مطبوعات شود، مثل صفحهی نخستِ امروزِ وطنامروز در مورد کنفرانس انتخاباتی اخیر توسط رئیس جمهور ایران یا تصویر ساخته شده توسط واشنگتنپست که به تحلیل رفتارهای فیزیکی و بدنیِ نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا طی جلسهی پرسش و پاسخِ مناظره میپرداخت.
زبان بدندانان شاید بتوانند چنین ماهیهای بزرگی صید کنند اما احتمالدانان نیک آگاهند که زمین سیاست آنقدر عمیق و کج و معوج است که تا یک تاس بخواهد پایین برسد و آرام بگیرد، هزار چرخ میخورد و وقتی سکون یافت نیز معلوم نیست صحیح خوانده شود! چرا که جِر زنان سیاسی مشغولِ کارند…
ثبت نظر