بخش ۱ از ۲
با یکی از دوستان اقتصاد دان صحبت جالبی داشتیم دربارهی عدالت و بازدهی. یا به اصطلاح انگلیسی equality یا همون گفتمان عدالت (هر چند که تساوی با عدالت متفاوته) که در جامعه خودمون رایج شده در مقابل efficiency.
این دوستمون میگفت که علم اقتصاد دربارهی efficiency در جامعه هست، نه عدالت. یعنی تو یه سیستم efficient اگه جف بزوس میاد کار چند میلیون آدم رو راحت میکنه هیچ اشکالی نداره که خودش ثروت افسانهای داشته باشه.
و از جهت احزاب امریکا هم دموکراتها بیشتر دنبال عدالت تو جامعه هستن و بر عکس جمهوریخواهها دنبال efficiency. مثلاً دموکراتها طرح بیمهی رایگان برای همه رو میدن ولی جمهوریخواهها هیچوقت موافق این طرحها نیستن و به نظرشون این طرحها بازدهی جامعه رو در مجموع پایین میاره.
البته از نقطه نظر احساسی بحث مقابلی هم وجود داره به نام احساس خوشبختی؛ که معمولاً احساس خوشبختی از عدالت میاد نه از کارآمدی سیستم. یعنی معمولاً آدمها خودشون رو با همسایه و دوست و فامیلشون مقایسه میکنن و در اون صورت احساس خوشبختی میکنن. به تنهایی نگاه نمیکنن به خودشون. یعنی ممکنه یکی یه خونه و ماشین داشته باشه ولی چون خونهی دوستش بهتره و درآمدش بالاتره احساس خوشی نکنه.
یه مثال جالب کشور کنیا هست که متوسط درآمدشون در ماه یکی دو دلار امریکا بیشتر نیست ولی چون همه در یه سطح هستن، یکی از شادترین کشورهای دنیاست (البته نه در ردههای اول، بلکه گالوپ در سال ۲۰۱۴ کنیا رو ۳۳ امین کشور شاد جهان ردهبندی کرده).
در نتیجه از جهت احساسی در جامعه یه نقطه بهینه بین احساس خوشبختی (در راستای عدالت) و بازدهی سیستم به وجود میاد.
بخش ۲ از ۲
یه نکتهای که برای خودم جالبه اینه که با اینکه تقریباً هر ۸ سال یه بار جامعهی امریکا از یه تفکر به یه تفکر دیگه سوئیچ میکنه و حزب مقابل سر کار میاد، ولی هنوز ایالتها حالت نسبی خودشون رو حفظ کردن و آدمهایی که یه تفکر خاص رو بیشتر میپسندن جایی برای زندگی توی اون دار و دسته برای خودشون دارن.
مثلاً دوستانی دارم که در کالردو زندگی میکنن و همیشه میگن شما کلفرنیاییها تو یه ایالت سوشالیست هستین که دولتتون (منظورشون دولت ایالتی کلفرنیاست) لیلی به لالاتون میذاره و نمیشه در کلفرنیا کار کرد ولی تو کالردو همه کار میکنن. یعنی کالردو حالت جمهوریخواه و تفکر اقتصاد محورتر خودش رو حفظ کرده.
بر عکس، کلفرنیا با قوانینی که برای حمایت از اجارهنشینها وضع کرده، کار سرمایهگذارها رو خیلی سخت کرده و خیلیها فکر میکنن که سرمایهشون رو از کلفرنیا بکشن بیرون و ببرن به یه ایالتی که حمایت از اقشار خاص نداره. دربارهی این قضیه حمایت از اجارهنشینها در برابر خانهدارها، در متن دیگهای مفصلتر خواهم نوشت و مزایا و معایبی رو که به نظرم در طی ۵۰ سال اخیر توی کلفرنیا مشاهده میشه بیان خواهم کرد.
این تفکر حمایتی بعد از ۵۰ سال اثر خودش رو در جامعه به صورت خوبی نشون داده و محلههایی درست کرده که اصلاً قابل سکونت نیستن چون هیچکس انگیزهای برای بازسازی و نوسازی در اون شهرها نداره. حالا هر چقدر هم که اجارهنشینها حمایت بشن ولی در کل محلهی زندگیشون تبدیل به یه جای داغون شده و خونهها دارن از پوسیدگی متلاشی میشن.
ثبت نظر