تقریباً حدود یکسال پیش، ترامپ در اولین روزهای ریاستجمهوریاش فرمان ویزا بن را صادر کرد که بواسطهی آن از ورود اتباع چند کشور از جمله ایران جلوگیری شد. این قانون مشکلات عدیدهای برای ایرانیان ساکن آمریکا ایجاد کرد. از جمله افرادی که خانوادهشان برای سفر به ایران رفته بودند از بازگشت به آمریکا بازماندند. همچنین موقعیت شغلی برخی ایرانیان نیز به خطر افتاد…
ابتدای ریاستجمهوری ترامپ، مردم آمریکا اعتراضات فراوانی علیه سیاستهای وی انجام دادند. ایرانیان نیز از این فرصت استفاده کرده، بصورت مسالمتآمیز در فرودگاهها و برخی از مناطق شهر، به قانون ویزا بن اعتراض کردند.
پس از چندی، برخی از مسئولین دانشگاه ما بطور خصوصی با افرادی که این قانون برایشان مشکل ایجاد کرده بود جلسه گذاشتند تا صحبت ایشان را بشنوند. در مرحلهی بعد هم یک نفر از طرف یک نمایندهی کلرادو در کنگرهی آمریکا، به محل دانشگاه آمد و در جلسهای با حضور دانشجویان ایرانی شرکت کرد تا مشکلات ایرانیان را به آن نمایندهی کلرادو در کنگره منتقل کند. بنده هم در این جلسه شرکت کردم. پس از چندی هم مشکل سه نفر ایرانی دانشگاه ما حل شد. توجه کنید که نمایندهی کنگره در آمریکا برای افراد غیر آمریکایی، آن هم ایرانیان نیز اهمیت قائل بود.
طی چند سال گذشته مشکلات معیشتی و اقتصادی باعث فشار به برخی از افراد جامعه شده است و این فشار اقتصادی باعث برخی اعتراضات و راهپیماییها شده است. اما واکنش مسئولین به این اعتراضات چه بوده است؟
چندی پیش، ۱۷ کارگر معدن آق دره در استان آذربایجان غربی محکوم به شلاق شدند! کارگران شرکت هپکو نیز به دلیل عدم دریافت حقوق شش ماههی خود مجبور به اعتراض شدند؛ اما پلیس ضد شورش وارد عمل شد و از گاز اشکآور استفاده کرد! معترضین و مالباختگان موسسات مالی ورشکسته نیز بارها اعتراض و راهپیمایی کردند، اما اغلب مسئولین از این اعتراضات فراری بودند…
رفتار مسئولین مملکت در مواجهه با مردم ستم دیده قطعاً با اصول اسلامی منطبق نیست، اما صد افسوس که رفتار کفار در این زمینه با اتباع ایرانی در آمریکا، بیشتر از رفتار مسئولین مسلمان با اتباع کشور خودشان به اسلام شباهت دارد!
آیا واقعاً خیلی سخت بود که مسئولین مختلف دولتی و مسئولین قوه قضاییه با مردم ستمدیده جلسه بگذارند و درد دل ایشان را بشنوند و با متخلفین برخورد کرده و از محل دارایی متخلفین، اموال مالباختگان را به ایشان برگردانند؟ آیا واقعاً سزای کسانی که برای عدم دریافت حقوق معترضند، شلاق و گاز اشکآور است؟ آقایان مسئولین اگر خودشان حقوق نمیگرفتند و یا مالباخته میشدند، چگونه حقوق خود را پس میگرفتند؟
آیا نمایندگان مجلس خجالت نمیکشند که تهدید میکنند اگر حقوقشان افزایش نیابد دزدی میکنند؟! اینان برای احقاق حقوق مردم چه کردهاند؟
آیا صدا و سیما نمیتواند صدای مردم ستمدیده را در برنامههای خود منعکس کند و برایشان دلگرمی ایجاد کند که اینان اجباراً راهی کانالهای ضد انقلاب نشوند؟!
آیا قوهی قضاییه وظیفه ندارد که به داد مظلومین برسد؟! حتماً باید اعتراضات به خشونت کشیده شود که به چه کنم چه کنم مبتلا شوند؟ آیا رفتار مسئولین در این رابطه مصداق بارز تشویش اذهان عمومی نیست؟ آیا قوه قضائیه آن را پیگیری کرده است؟
آیا جناب رئیسجمهور که یکبار از کربلا درس مذاکره میگیرد، و بار دیگر امام رضا را امام مذاکره معرفی میکند، از رفتار ائمهی معصومین در مواجهه با مردم ستمدیده درسی میگیرد؟ اینکه ایشان حتی در بازرسی از مناطق زلزلهدیدهی کرمانشاه از ماشین شاسی بلند خود پیاده نمیشود که درد مردم را از نزدیک بشنود، از کدام امام معصوم یاد گرفته است؟ آیا جناب رییسجمهور که دم از حقوق شهروندی میزند، نمیتواند حقوق ابتدایی مالباختگان را تامین کند؟
آیا قرار است آنچه از دین که به درد حکومتمان میخورد را در بوق و کرنا کنیم تا دهان مخالفان بسته شود و بقیهی دین را معطل بگذاریم؟ آیا مسئولین مملکت آیهی ۸۵ سوره بقره را نخواندهاند که میگوید نتیجهی ایمان به قسمتی از دین و کفر به سایر دین باعث خواری در دنیا و دچار شدن به اشد عذاب در روز قیامت است؟!
آری؛ شکایت بسیار است، اما نظام اسلامیمان را دوست داریم و برای محافظتش جان و مال هم باید بدهیم. لیکن حساب مسئولینی که از انجام وظیفه فرار کرده را از اسلام و انقلاب جدا میدانیم. ما با کسی عقد اخوت نبسته و عملکردهای غیر اسلامی و غیر انسانی را به پای انقلاب نمینویسیم. اگرچه با اغتشاشات مخالفیم، اما دلجویی از ستمدیدگان و مستضعفین و مطالبهی رفع مشکلات ایشان را وظیفهی خود میدانیم.
ثبت نظر