آیا میتوان در امریکا مسلمان بود؟ بلی.
آیا میتوان به مسجد رفت و در رمضان روزه گرفت؟ بلی.
آیا میتوان حجاب را رعایت کرد؟ این هم بله، گرچه ممکن است هر از چند گاهی به شما چپ چپ نگاه کنند یا متلک بگویند.
دوستان زیادی دارم که در غرب زندگی میکنند و در عین حال تلاش میکنند
اخلاقیات و مسائل شرعی اسلام را رعایت کنند.
خدا قوتشان بدهد انشالله و روز به روز بر ایمانشان بیافزاید.
البته یک انتقاد که به این نوع دینداری میشود این است که اگرچه میتوان در غرب به دستورات فردی اسلام عمل کرد، اما دستورات اجتماعی چطور؟
به عنوان مثال به دادگاهی که بر مبنای دستورات شرعی حکم نمیدهد مراجعه کرد و یا به دولت غیر مسلمان مالیات پرداخت کرد؟
(با توجه به اینکه مقدار قابل توجهی از مالیات برای جنگ افروزی در کشورهای اسلامی استفاده میشود).
مسلمان بودن و مسلمان ماندن
بگذریم. در این نوشتار نمیخواهم به این موضوع ها بپردازم.
بلکه میخواهم در مورد همان هدف اولیه صحبت کنم. آیا میتوان در امریکا مسلمان بود و “مسلمان ماند”؟
منظور از مسلمان ماندن این است که با گذر زمان انسان دچار استهلاک نشود.
مثلا این طور نباشد که انسان در سالهای اول همهی نمازهایش را بخواند و اخلاقیات را رعایت کند
ولی سال به سال و دهه به دهه تضعیف شود تا جایی که پس از گذر دو سه دهه وسط ماه رمضان دوست دخترش را برای نوشیدن ویسکی دعوت کند!
و یا اینکه خودش مسلمان باشد ولی فرزندانش حضرت محمد (ص) را مسخره کنند.
امروز که جراید دنیا را مرور میکردم،
به یک مقالهی جالب در اکونومیست رسیدم
که آماری از مسلمانان در امریکا ارائه میدهد که به نظر جای فکر دارد: اینجا
طبق این مقاله:
1. حدود یک چهارم فرزندان مسلمانان در امریکا، نهایتا اسلام را به طور کلی ترک میکنند.
2. تنها حدود نیمی از مسلمانهای پیر در امریکا همهی نمازهایشان را میخوانند.
3. فقط یک سوم (۳۳%) از مسلمانهای جوان در امریکا همهی نمازهایشان را میخوانند.
من این آمار را در این نوشتار به صورت خام در اختیار خوانندگان میگذارم.
مخصوصا همان آمار اول: اگر شما مسلمانِ معتقدی باشید
و در امریکا بچههایتان را با آموزشهای اسلامی بزرگ کنید، احتمال اینکه آنها بزرگ شوند
و این دین را به طور کلی کنار بگذارند و بگویند ما مسلمان نیستیم حدودا ۱/۴ است.
آیا این آمار خوبی است؟ من قضاوت نمیکنم، خودتان به آن فکر کنید.
ثبت نظر