بخش ۱ از ۲
شهید دکتر مصطفی چمران از یگانه ستارههای درخشانیست که موجب افتخار ایرانیان و مسلمانان است. عرفان شهید در کنار علم و دانش و مهارتهای مسحورکنندهاش، از او چهرهای بیبدیل ساخته که چون نگینی در تاریخ ایران و انقلاب میدرخشد.
در مورد شهید بسیار خوانده و دیده و شنیدهایم اما در این یادداشت قصد دارم از زاویهای نو به زندگی ایشان نگاه و نکاتی را مطرح کنم. مصطفی چمران برای تحصیل به امریکا آمد و از دانشگاه تگزاس A&M مدرک ارشد و از دانشگاه کلفرنیا در برکلی دکترا گرفت. عنوان تز دکترای وی مربوط به سال ۱۹۶۳ در وبسایت دانشکده برق و علوم کامپیوتر برکلی موجود است:
Electron Beam in the Cold-Cathode Magnetron
Mostafa Chamran-Savehi [advisor: David H. Sloan]
سپس ایشان در آزمایشگاه بل (Bell Institute of New Jersey) و آزمایشگاه نیروی محرکهی جت ناسا (Jet Propulsion Laboratory) مشغول به فعالیت شد و هم در دانشگاه هم در صنعت در آنچه که امروز «چرخاندن چرخدندههای استکبار» نامیده میشود موثر بود.
از جمله منابعی که به کار شهید چمران در آزمایشگاه ناسا اشاره کرده کتاب زیر است، البته برخی نیز نسبت به کار وی در ناسا تردید وارد کردهاند.
دوستی منتقد نسبت به زندگی افراد مذهبی و انقلابی در امریکا نوشته بود افرادی مثل دکتر حسابی و شهید چمران در میان نخبههایی بودند که منافع شخصیشان را نادیده گرفته و برای تعالی ایران آستین همت بالا زدند.
میدانیم که شهید چمران پس از سالها تحصیل و اقامت و زندگی در امریکا به لبنان و بعد ایران آمدند، نه تنها چند روز پس از آمدن به امریکا. به عبارت دیگر ایشان سالها در امریکا بودند و در نهایت، تصمیم گرفتند که به مصر رفته و از آنجا به لبنان و در نهایت ایران بازگشتند.
فرض کنید اگر کار و پژوهش در برکلی/بل/ناسا برای امثال ما دانشجویان ایرانی در امریکا رخ دهد، دوستان حزباللهی حاضر در ایران که منتقد اند، تا چه حد معترض میشوند که در حال خدمت به استکبار هستید. همین الآن که دانشجوییم به ما میگویند شما مالیات میدهید و در چرخش چرخدندههای امریکا نقش دارید، چه برسد به روزی که بخواهیم در ناسا هم کار کنیم!
به نظر شما چرا این تناقض وجود دارد و کسی شهید چمران را بخاطر تحصیل در برکلی و کار در بل و ناسا و پرداخت مالیات به دولت امریکا محکوم نمیکند، بلکه بالعکس، ایشان بعنوان یک الگو و اسوهی بیبدیل مطرح میشوند؟ اگر ایشان تنها به مدت چند روز در دانشگاه امریکایی درس میخواند و تا متوجه میشد در حال کمک به چرخش چرخدندههای استکبار است بیرون میزد (مثلاً به لبنان عزیمت میکرد) و عطای تحصیل و کار در امریکا را به لقایش میبخشید، خب میگفتیم از دیدگاه این دوستان حزباللهی جای اعتراضی وجود ندارد، اما حالا چطور؟ چرا افرادی که به تحصیل و کار افراد مذهبی در امریکا معترضاند شهید چمران را به عنوان یک اسوه و نماد مطرح میکنند؟
بخش ۲ از ۲
توجه کنید که ما در حال حاضر زندگی شهید را بصورت کلی از تولد تا شهادت میبینیم، اما اگر بصورت مقطعی، برشی از زندگیشان را آن هم وقتی در امریکا مشغول به تحصیل و کار بودند میدیدیدم چه برداشتی داشتیم؟ فرض کنید در میانهی سالهای تحصیل و کار و زندگی ایشان در امریکا که هنوز معلوم نبوده به مصر و لبنان بروند یا در امریکا بمانند، از ایشان میپرسیدید برنامهت چیست؟ ایشان میگفت فعلاً معلوم نیست و در حال گرفتن دکترا یا کار در بل/ناسا هستم. آیا چون در آن زمان ایشان ساکن امریکا بود و برنامهای برای بازگشت نداشت، معترض میشدید و کار وی را ضد اسلامی میخواندید؟
ممکن است فردی بگوید با توجه به فعالیتهای سیاسی، مذهبی و چریکی ایشان، در صورت بازگشت به ایران، احتمال دستگیری و برخورد توسط ساواک وجود داشته. توجه کنید که اولاً احتمال دستگیری به معنای ممنوعالورود بودن به ایران نیست. ثانیاً دستگیری به معنای اعدام و حبس ابد نبوده و ممکن بود ایشان دستگیر و پس از مدتی آزاد شوند و به مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی کمک قابل توجه کنند. ثالثاً فرض بگیریم احتمال بالای برخورد ساواک با ایشان (همانطور که از اسناد منتشرهی ساواک در مورد شهید آمده)، توجیهِ قابل قبولی برای عدم بازگشت به ایران باشد. هر چند که در اسناد ساواک ذکر شده شهید چمران تصمیم داشته همراه با چند صد رزمنده از سازمان امل لبنان به خیابانهای تهران رسانده و در ماههای منتهی به انقلاب به مبارزین کمک کند، اما در مورد همان سالهای زندگی و تحصیل و اقامت در امریکا، ألم تكن أرض الله واسعة فتهاجروا فيها؟ مگر تنها دیار مسلمین در آن زمان ایران بوده؟ چرا ایشان تنها چند روز بعد از شروع تحصیلش در امریکا، به لبنان نرفته؟ چرا سالها در امریکا مانده؟ چرا در برکلی/بل/ناسا کار کرده؟ چرا اینقدر در چرخاندن چرخدندههای استکبار موثر بوده؟
اینجاست که تناقض دوستان معترض رخ مینماید اما به عقیدهی بنده چمران اگر از برکلی دکترا نمیگرفت و در ناسا کار نمیکرد و تجربیات بیبدیلی از فعالیتهای اسلامی و انقلابی در امریکا نمیداشت، چمران نمیشد. چمران چمران شد چرا که با چنین سابقهای بازگشت و در لبنان به محرومین و در ایران به انقلاب خدمت کرد. چمران وقتی از برکلی دکترا میگرفت و تز خود را که حتی میتواند کاربردهای نظامی داشته باشد تحویل داد یا در تولیدات بل و ناسا بعنوان سمبلی از قدرت ایالات متحدهی دارای حکومت استکباری مشارکت میکرد، در چرخاندن چرخدندههای این کشور موثر بود اما آوردهای که داشت و بهره و دانش و اعتبار و مهارتی که از حضور موثر در معتبرترین مراکز علمی و صنعتی دنیا میبرد، در کنار فعالیتهای سیاسی و انقلابی و اسلامی وی در امریکا، تحصیل و کارش در این کشور را توجیهپذیر میکرد.
آری، چمران برای ما اسطوره بوده و خواهد ماند (در عین حال که معصوم نبود اما زندگی و عاقبتش در جهت الهی قرار داشت). چمران را کلِ چمران ببینیم، نه تنها چریک مبارزی که فیلمِ چ نشان داد و نه تنها غمخوارِ محرومانی که همدمِ موسی صدر بود…
ثبت نظر